پیاده روی در بهشت

خوب من رفتم دکتر و با توجه به سونوگرافیم بازم دکتر بهم اجازه کار نداد! فقط چون وزنم در یکماه گذشته بیش از حد نرمال اضافه شده گفت که باید روزانه اونم خیلی آروم قدری پیاده روی کنم که این برای من که بهار رو از پشت پنجره و در رویا لمس میکردم واقعا” یه هدیه بود که از خدا به خاطرش ممنونم. دیروز غروب بعد از سه ماه استراحت توی خونه که فقط به خاطر دکتر رفتن از خونه بیرون رفته بودم اونم با ماشین! یه مقدار توی خیابون قدم زدم. چقدر لذت بخش بود دلم می خواست لحظه ها کش بیان و من هی راه برم و راه برم و از این هوای لطیف و لذت بخش بهره ببرم حیف که زود خسته شدم و کمردرد بهم اجازه زیاده روی نداد …. دلتنگ شاگردام هستم و راستش دلشوره این رو دارم که با تغییر دبیرشون درس رو خوب میفهمن یا نه؟ ولی چاره ای ندارم و باید به برنامه ای که برام ریخته شده عمل کنم. اینم یه تجربه و یه درس که باید ازش درست استفاده کنم.دوستتون دارم….

 

ادامه مطب

من عوض شدم یا دیگران؟

وای نمیدونم از کجا بنویسم .امروز یه کم پنجرم از دیشب نصفه شب میگرن اومد سراغم و بلاخره با همون ترفند دارچین الان سبک شده. نمیدونم من تازگی ها حساس شدم یا آدمها تغییر کردن! ولی صددرصد این منم که یه کم حساس شدم انگار این بارداری به کلی همه چیز رو تغییر داده همونطور که حس بویایی و شنواییم قویتر شدن و قویتر شدنشون آزارم میده ا روحم هم حساس تر شده .. شایدم چون دو روح در یک جسم شدیم! همه چیمون دوبله حساب میشه!! به هر حال باید مثل همیشه از خدا کمک بگیرم تا بتونم همون یاسمن همیشگی بشم که آمادگی شنیدن هر حرفی  و هر عملی رو که آزاردهنده بود رو داشت و می بخشید و می بخشید و دعا می کرد که خدا تمام اونهایی رو که نمیدونن با حرفها و حرکات حساب نشده شون چه خدشه ای به روح اطرافیان  وارد میکنند به راه درست هدایت کنه. راستی ننوشتم که سونوگرافی هم کردم جنین سالمه و جنسیتش رو هم فهمیدم گرچه برای من فقط یک چیز مهم بود و اینکه این عضو جدید خانواده سالم باشه… فردا میرم دکتر و معلوم میشه که میتونم برم سر کار یا باز باید از پشت پنجره بهار رو تجربه کنم….

ادامه مطب

برای خودمون ارزش قائل بشیم

قبلا” در این مورد نوشته بودم که ما در صورتی میتونیم دیگران رو عاشقانه دوست بداریم که عاشق خودمون باشیم…  اگه یاد بگیریم که به رفتارهای خوب و قشنگمون بها بدیم کم کم یاد می گیریم که چطور خودمون رو دوست داشته باشیم… متاسفانه اکثر ما آدمها فقط بلدیم که خودمون رو سرزنش کنیم . اگر این عادت رو در خودمون پرورش بدیم که شبها رفتار و کردار در طول روزمون رو بررسی کنیم و بعد از خودمون بابت رفتارهای خوبی که داشتیم تشکر کنیم کم کم رفتارهای خوب در ما بیشتر میشن حتی میتونیم بابت کار خوبی که کردیم برای خودمون دست بزنیم خودمون رو به یه کافی شاپ دعوت کنیم یا یه کتاب خوب برای خودمون بخریم… یادتون نره که ما وقتی میتونیم چیزی به کسی هدیه بدیم که مالکش باشیم و برای دادن عشق به دیگران باید در درونمون عشق وجود داشته باشه… ضمنا این که رفتارهای خوبمون که قابل تشویق هستن میتونن هر کار خوبی مثل درس خوندن ..مرتب کردن اتاقمون.. تلفن زدن به یه دوست قدیمی  و خوشحال کردنش حتی لبخند مهر آمیز به یه دوست باشن ….موفق باشید و در پناه او …

ادامه مطب