دلشوره…

مشیت خدا  برای من در حد کمال است.

شاید اگه لحظه هایی که دلشوره آینده رو داریم فکر کنیم که یه نفر هست که از ما بهتر صلاحمون رو میدونه و برای لحظه های سختمون بهتر از خودمون برنامه ریزی میکنه آرامش از دست رفته مون رو به دست بیاریم… یه دایی دارم به نام مهدی که تو پست های قبلیم در موردش نوشتم که چه موجود خاصی هست … اون همیشه میگه لحظه هایی که خوابی فکر میکنی کی دنیا رو می چرخونه؟ خدا… خوب پس اگه تو لحظه های خوابت اون میتونه همه چی رو اداره کنه تو لحظه های بیداریت هم بسپر دست اون… اما متاسفانه ما اکثر اوقات فراموش می کینیم که اون کنارمون هست… یادمون نره که خدای بزرگ و مهربونی داریم که سراسر وجودش عشق به بنده شه… و چیزی جز خوشبختی و صلاح بنده اش نمیخواد… خدایی که ما رو آفرید از روح مهربونش در ما دمید تا ما برای تعالی روحمون این دنیا رو با تموم خوبی ها و بدیهاش تجربه کنیم… اینا رو به خودم گفتم چون که هفته دیگه سه  شنبه باز جراحی  لثه دارم!!!! راستی اگه نتونستید  اینجا برام کامنت  بزارید من اینجا هم مینویسم…

ادامه مطب