قانون کارما رو قبول دارید؟

دوستان خوبم سلام

دو روزه که دوباره سردرد اومده سراغم و فرصت نکردم که بیام … خیلی دلم می خواست در مورد صداقت در دوستیها یه کم بیشتر موضوع رو باز کنم… راستش عاملی که باعث شد من در این مورد بنویسم این بود که شنیدم شوهر یه بنده خدایی بعد از سالها زندگی مشترک و داشتن فرزند فیلش یاد هندوستان کرده و رفته با یه نفر دیگه ریخته رو هم و به خانمش هم گفته دیگه تو رو دوست ندارم… شما به قانون کارما معتقد هستید؟ من معتقدم… قانون عمل و عکس العمل. هر چه بکاری همان را درو می کنی. یادم اومد که این خانم حدودا شش یا هفت سال از زندگی مشترکش رو در حالی گذروند که با یک نفر دیگه دوست بود!  و روح شوهرش هم از این خیانت بی خبر بود. شایدم خبر داشت و منتظر فرصتی بود که تلافی کنه! البته اون خانم خبر نداره که من از دوستیش با اون پسر در اون دوران با خبرم! و من هرگز به روش نیاوردم که میدونم که خودش هم همین کاری رو کرده که الان شوهرش کرده! و جالب اینجاست که این خانم اونقدر حق به جانب در این مورد حرف میزنه و انقدر رفتار زشت شوهرش رو تقبیح می کنه انگار نه انگار که خودش همین گناه رو با شدت بیشتری مرتکب شده! میدونید من منظورم اینه که اگر با کسی دوست هستیم یا ازدواج کردیم و به این نتیجه رسیدیم که طرف به درد ما نمی خوره چرا صادقانه از زندگیش نمیریم کنار و با احساساتش بازی می کنیم یا دو سه تا بچه رو بدبخت می کنیم؟ و این که اگه طرف مقابل ما رو درک نمیکنه یا با هم اخلاقمون جور نیست هیچ دلیل محکمی نیست برای این که در آن واحد که با اونیم یه نفر دیگه رو هم داشته باشیم

ادامه مطب

سورپرایز

دو سه روزیه از شاگردام خبری ندارم نه تلفنی نه ایمیلی نه کامنتی … گفتم شاید از دستم دلخورن که چرا برای طرح سوال با اون خانوم دوئل نکردم یا نگفتم که من باید سوالها رو طرح کنم و پاش وانیستادم آخه خودم همیشه سر کلاس به بچه ها می گفتم که من تو زندگیم اون چیزهایی رو که قلبا” خواستم بهشون رسیدم چون برای رسیدن بهشون تلاش کردم ….و شما هم برای رسیدن به خواسته هاتون باید تلاش کنید..اینو واقعا راست می گفتم من خیلی از اوقات برای خودم نمیشه ها را تبدیل به میشه کردم. یادمه زمانی که از اسلامشهر می خواستم برای تهران انتقالی بگیرم گفتن هیچ جوری نمیشه و جواب که اومد منفی بود ولی من اون سال انتقالی گرفتم!!!! رفتم تو اتاق رئیس اداره مشکلاتم رو گفتم و مصرانه خواستار این انتقالی شدم من انقدر رفتم و رفتم تا بلاخره شورا دید من پر روتر از این حرفهام و با انتقال موقتم موافقت کرد!!!دو سال بعد هم همینطور و خود به خود سال سوم انتقالم دایم شد در حالی که من ۳ یا ۴ سال بیشتر سابقه کار نداشتم!!! همیشه برای رسیدن به خواسته هام تمام تلاشم رو کردم ولی در این مورد خاص یعنی طرح سوال اصلا پافشاری نکردم چون فکر کردم ممکنه فکر کنن کاسه ای زیر نیم کاسه هست که من اصرار دارم. اگرچه برای بچه ها یه سورپرایز دارم که بعد از امتحانات تو وبلاگم مینویسم!!!

ادامه مطب

صداقت خوبه یا بد؟

امروز میخوام در مورد صداقت بنویسم…..چیزی که میتونه به پایداری یه زندگی کمک کنه و نبودنش اون رو از هم بپاشونه…تو زندگیمون تا چه حد صادقیم؟ البته این واقعیت رو قبول دارم که گاهی از اوقات نگفتن حقیقت بیشتر میتونه به استحکام دوستی ها کمک کنه اما این خیلی مهمه که اون مسئله آیا واقعا” به ادامه اون زندگی یا دوستی کمک میکنه یا یه موندگاری کوتاه رو به دنبال داره؟ من معتقدم شریک زندگیمون باید از تمام مکنونات قلبی ما با خبر باشه … اطمینان به این که طرف مقابلت دوستت داره و خواسته هاش تو زندگی از تو چیه خیلی خیلی مهم و ارزشمنده و میتونه به پایداری زیبای یک زندگی کمک کنه. دلخوریهای موندگار و حل نشده دلگیری های قدیمی میتونن کم کم بزرگ بشن رشد کنن و مثل یه غده سرطانی بدخیم تو زندگی ریشه بدوونن و یه زندگی خوب رو نابود کنن…متاسفانه آمار طلاق در ایران بسیار بالاست حالا یه مقداریش رو بزاریم به حساب انتخابهای غلط یا بیکاری و اعتیاد و چیزهای اینجوری الباقیش چی؟ گاهی آدم بعضی از زندگی ها رو میبینه که سر هیچ و پوچ یا یه سوء تفاهم به سادگی از هم می پاشن و به آمار بچه های طلاق که متاسفانه اکثرا بچه های مشکل دار هستن اضافه میکنه… بیایید اگه هنوز ازدواج نکردید سعی کنید با دید بازتری انتخاب کنید اگه انتخاب کردید و از انتخابتون راضی هستید تلاش کنید که این آشیانه به سادگی از هم نپاشه که جبران ضررهای عاطفیش واقعا سخت و گاهی ناممکنه…                

ادامه مطب