دو ماهی میشه که هر روز که میرم مدرسه برای دخترکان ١۶-١٧ ساله ام چند دقیقه ای سر صف صحبت میکنم …. و اما امروز تو این هوای سرد بیشتر از ١۶٠ جفت چشم خیره شدن بهم … نگاهشون میکنم چقدر همه شون برام عزیزن دوست دارم تک تکشون رو در أغوش بکشم و از حضور عشقشون لبریز شم .
میگم چقدر تو زندگیتون تاثیر گذار بودین ؟ چقدر میخواین تاثیر گذار باشین ؟ تو خانواده تون ، تو مدرسه ، تو شهرتون تو کشورتون و تو جهانی که توش زندگی میکنین ؟ لازمه به جای غر زدن از شرایطی که توش هستیم بریم تو خلاقیت و ببینیم چه کاری میتونیم بکنیم تا ارامش رو با همه وجودمون حس کنیم ….
……
…..
بچه ها میرن سر کلاس و من با خودم فکر میکنم چقدر فرشته تاثیر گذار میشناسم که تو این سالها با کمکهای بی توقع شون باعث شدن که رد اثر مهربونی هاشون تو قلب و روح ادمهای تشنه ی عشق باقی بمونه … اهای ادمهای تاثیر گذار زندگی من ، دوستای خوب و مهربون اینترنتی که تو این یازده سالی که مینویسم با کمکهای بی دریغتون هرگز منو تنها نگذاشتید از ته دل ازتون قدردانم….

همین الان خسته و کوفته از سونوگرافی اومدم خدا رو شکر سالمم ! ساعت یک و سی و دو دقیقه نیمه شبه و بیرون برف زیبایی میاد. درست در لحظه ای که میخوام چشمامو ببندم یادم به تعهدم میفته امروز شنبه است و من حتما شنبه ها باید اینجا رو به روز کنم … البته الان دیگه یک شنبه است ! چون شب از نیمه گذشته ! دلم به حال سونوگرافیست بیچاره و منشیش میسوزه که هر شب تا این موقع خوشرو و خندون باید کار کنن …

خدایا من بهشت زیباتو با تک تک سلولهام تو روزهای قشنگی که تو با کمک فرشته های مهربونت برام می افرینی تجربه میکنم …
برای من بهشت، خلاصه میشه تو حس خوش دهش عشق به ادمهایی که روحشون عین کویر تشنه ی بارون محبته . یکی از این روزهای قشنگ، تو هفته اخر آذره درست نزدیک بلند ترین شب سال یعنی یلدا …
بهشت من، تو چشمهای مادر مهربون و زحمتکشیه که از دیدن اون همه خوراکی یکجا، غرق شادی میشه
تو آغوش مادریه که سالهای پر از سختی رو به جون خریده و محکم ایستاده تا بچه هاشو با ابرو بزرگ کنه
تو لبخند زن بی کس و تنهاییه که دلتنگی هاشو به دست باد سپرده
تو سرخی گونه هاییه که با سیلی سرخ موندن تا همسایه درد نداری شونو نفهمه
بهشت من تو دستهای بخشنده و دهش گریه که برای شاد کردن دل آدمهایی که نیازمند عشقن دست تو دست من میگذاره …

من بهشتی دارم به وسعت تموم قلبهای مهربون دنیا و از تو برای این که به من این هدیه گرانقدر رو دادی تا بتونم هر لحظه بهشت رو تجربه کنم قدردانم
از این که در مسیر زندگیم فرشته های مهربونتو قرار دادی که بدون این که منو بشناسن بهم اعتماد میکنن و همراهم میشن قدردانم
چه لذتی بالاتر از داشتن اینهمه دوست و اینمه عشق بدون توقع
قدردانم از فرشید ملکان عزیز ( جواهری ملکان) رضا ی عزیز ، علیشاه صمدی ، محمد مقصود. مسعود حبیبی ، شبنم نازنین از کانادا، نینوش، فاطمه غلامی، ندا قویدل، امیر صیرفی، بیتا سلیمی ، آرزوی عزیزم ، فیروزه مهربونم ، سپیده عزیزم و دوست ندیده ام ازاده خلوصی و فاطمه بشکاردانا بابت کمک جهت خرید ٢٨ کیلو گوشت خورشتی ، ٢٨ کیلو گوشت چرخ کرده ، ١١٠ عدد ماهی قزل آلا، ١١٠ عددد انار ، ٢۴ کیلو آجیل و ٢٨ عدد مرغ برای ٢٨ خانواده نیازمند
ممنونم از خانواده جعفری که در خرید و بسته بندی این مواد غذایی خالصانه همراهم بودن
متشکرم از م عزیز گلنوش مهربون و اشکان مزارعی نازنین برای کمک به خانواده های نیازمندمون
یک دنیا تشکر از خانوم همایونی دوست داشتنی که به صندوق قرض الحسنه مون کمک میکنه
قدردان دوست ندیده ام مرجان عزیز هستم که هر بار با سختی از کانادا برای کمک به خانواده های نیازمندم برام پول میفرسته
و باز هم قدردان اقای عبد الهی هستم که هر ماه به من کمک میکنه تا گره گشای مشکلات دخترکانم باشم و این ماه هم یه چرخ خیاطی عالی و مدرن به دخترک مشکل دارم هدیه داد و دلش رو خیلی خیلی شاد کرد
و متشکر از علی عزیز برای هدیه مبلغی پول جهت خانواده ای که اجاق گاز ندارن
وای خدا کنه کسی رو از قلم ننداخته باشم