من نمیدونم این چه داستانیه که من هر بار یه نفر را به غلط قضاوت میکنم (که اگه درستم قضاوت کنم بازم غلط زیادی میکنم! چون قضاوت کردن کار خداست نه بنده خدا) به یه ماه نمیکشه که یه اتفاقی میفته که من از قضاوت کردنم عین یک حیوون وفادار و شب زنده دار (سگ) پشیمون میشم! ژاور رو که یادتونه تو بینوایان ! تو پست شب یلدا نوشتم که یه نفرو داریم عین ژاور! همیشه فکر میکردم که این خانوم دل خیلی سنگی داره..!! اما امروز برای اولین بار گریه کرد! دلم براش کباب شد حالا فهمیدم که پشت اون چهره جدی و خشک چه آدم دل نازکی هست… از بدبختی و بلاهایی که از دو سالگی سرش اومده گفت… از مادرش که از صد تا نامادری بیشتر بهش ظلم کرده و بدترین ظلمشون این که یه دختر زرنگ و عاشق درس رو تو ۱۴ سالگی شوهر دادن…اونم به کسی که اصلا دوستش نداشته… که البته اون با هر بدبختی بوده درس خونده … از شوهرش که چقدر در حقش ظلم کرده… از بچه هاش که با این که میدونن مادرشون چقدر نیاز به محبتشون داره بیشتر طرف بابایی هستن که سالهاست رهاشون کرده و رفته فقط به این خاطر که پول و سرویس دهیش بیشتره… از خواهراش که تموم مهربونی هاشو با نامهربونی جواب دادن… خلاصه انقدر گریه کرد که نگو… میگفت میدونم رفتارم با همه خشک و سرده ولی انقدر فشار ناملایمات زندگی رو تحمل کردم که دوست دارم یا یکی رو بکشم یا خودمو بکشم… اون میگفت و اشک میریخت و من تو دلم میگفتم خدایا منو ببخش که باز زود و نادرست قضاوت کردم… بهش پیشنهاد کردم که با یه روانپزشک مشورت کنه شاید کمی از این بار که سالهاست روی روحش سنگینی میکنه برداشته بشه… و از خدا بابت این که باز نشونه ای رو سر راهم گذاشت تا هم بدونم که قضاوت کار اشتباهیه هم قدر زندگیم و خانواده ام رو بدونم تشکر کردم…
* میدونی بدترین چیز چیه؟ اینه که ساعت یکربع به یک ظهر درست موقعی که دلت از گرسنگی داره ضعف میره بری سر یخچال تا پلوخورشت فسنجون خوشمزه ای رو که از دیشب اضافه اومده بزاری گرم شه و هر چی بگردی ظرف پلو رو پیدا نکنی و وقتی که نا امید از تو یخچال بیای بیرون ببینی ظرف خالی برنج رو ماشین لباسشوییه! و بفهمی که شوهر نازنینیت امروز نهار برده! و تازه مجبور شی بری برنج بشوری و در انتظار پختنش لحظه شماری کنی!
*کسی میدونه برای رهایی از شر میگرن چه میشه کرد؟
the_most_returnee
من هم چنین تجربه ای داشتم . هر کس قوانین خدا و خدا را بشناسه و به خدا ایمان بیاره . اگه اونا رو نقض کنه به نحوی تنبیه می شه
سانی
خوب دیگه آقای شوهر هم گرسنه بودن و البته زرنگتر از شما :))
گاهی هم قضاوتها درست از آب در میادا حالا ون خانومی که شما در موردش قضاوت کردین استثنا بوده یا شاید موقعیتش و شرایطش ایجاب می کرده که اینجوری سنگدل نشون بده
موفق باشید
اشکان و نگار گل رو ببوس
مداد سفید و خاکستری
چندین نامه نوشتم با آدرس هایی که نمی دانم به کجا خواهد رسید !
سلام .
از خداوند برایت بهترین ها را خواسته ام .
می دانم که تو به آرزوهایت خواهی رسید !
مداد سفید و خاکستری
سلام.
وبلاگ زیبایی دارید
و از همه زیباتر اسمشه !
موفق باشید
mbz
سلام
نوشته های زیبا و قشنگ شما رو خوندم.
همیشه شاد و پاینده باشی.
در مورد سوال .
دو مرحله دارد. ۱- درمان ۲- پیشگیری.
درمان: ارگوتامین سی البته قبل از تشدید سردرد ( در صورت شیر دهی مصرف نشود) – مسکن مثل بروفن – استامینوفن – کدئین و آ ث آ – دارو های گیاهی مثل قطره ای آنتی میگرن.
پیشگیری : در صورت تعدادبالای حملات سردرد شامل : الف – سیپروهپتادین که البته باعث افزایش اشتها خواب آلودگی و چاقی می شود.
ب: پروپرانولول که ممکن است باعث افت فشار خون شود
ج: قرص: آمی تریپتیلین ۱۰ یا ۲۵ بصورت شبی یک عدد.
توصه های غذایی – پرهیز از مصرف زیاد مواد کافئین دار مثل قهوه و کاکائو وخشکبار به دلیل مس بالا.
مصطفی
سلام.مطلب جالبی نوشتید.ممنون که همیشه منو مورد لطف قرار میدید و به وبلاگ من سر می زنید.امیدوارم موفق باشید
عسل
من همیشه سعی میکنم تا دیگرونو خوب نشناختم پیش داوری در موردشون نکنم البته طرز برخورد دیگرون هم بهرحال حسی تو آدم بوجود میاره
در مورد میگرن هم که خودم سالهاست درگیرشم ولی معمولا آرامشو ، کم فکر کردن و کمتر استرس داشتن و خواب خوب موثره
مست وصال
راه عشق یک قدم است اگر مسافت آن قدم را کمتر از فاصله رگ گردن به خودمان بدانیم ؛ چون اگر با آن قدم بشناسی آنقدر میدوی که جز رسیدن به معشوق چیزی تو را قانع نمیکند و معشوق خواسته است تا بسوی او بتنهایی بروی.
ارنستو همینگوآرا
واقعیت اینه که ژاور بیچاره که آخرش آدم خوبی شد و از وجدان درد خودکشی هم کرد!
تن آدمی شریفست به جان آدمیت/نه همین قیافه ی سنگدلست نشان عدم آدمیت!!
وحيد(شاهد)
سلام
چرا یه روانپزشک رو به بنده خدا معرفی کردی؟
خودت که ماشالله واردی کمکش می کردی کینه هاشو بریزه بیرون تا از شر این مسایل راحت شه!
hassan
من در همه ی زندگی جز نثر و شعر،/ سرمایه ای و اندوخته ای ندارم./ وارث نثرهایم مردمند / _که همیشه دوستشان داشته ام_/ و وارث شعرهایم این صومعه است / که مرا دوست می دارد./ نثرها را برای مردم گفته ام ، از مردم است./ و شعرها را در این صومعه سروده ام،/ و از روح اسرار آمیز و لطیف صومعه است./ نثرهایم در سینه مردم خواهد ماند،/ و شعرهایم در دل این صومعه هرگز فراموش نخواهد گشت./ و من که در زندگی ام جز شعر و نثر نیندوختم،/ این چنین جاودانی خواهم گشت./ پس چرا از مرگ بترسم؟..//..به روزم و منتظر قدمهای سبز تر از سبز شما عزیز بزرگوار
hassan
عجبببببببببببببببببببببببببببببببب؟؟؟؟؟؟؟/!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام دوست من
بهتره که …
((چیزی نمی گم. آخه ممکنه بعدا در دادگاه بر علیه خودم ازش استفاده شه))
پسرک تنها
سلام یاسمن عزیز ………. همیشه قضاوت هایی که آدما می کنن درست از آب در نمیاد …..در مورد میگرن اگه چیزی متوجه شدید به من لطف بکنید و بگید شاید من هم بتونم از شرش خلاص بشم !!
سعیده
سلام
حق با شماست
هیچ وقت نمیشه راجع به هیچ کس قضاوت کرد
ام واقعا کار سختیه لااقل برای من که خیلی سخته
مریم
سلام یاسمن جون
خوب واقعا قضاوت فقط و فقط مختص خداست . البته بعضی وقتا خداییش نمیشه قضاوت نکرد .
ظرف غذا رو هم که می بینم نیست :دی
موفق باشی عزیزم
یه منتظر
سلام خسته نباشی
و همیشه موفق باشی
من اپ هستم
اگه دست داشتی سر بزن
یا حق
… ای امید منتظران !
کی می شود که ذوالفقار تو بر گردن دشمنان و منکران حق بنشیند و پرچم عدل و دادگری بر فراز شهر و دیار مؤمنان سایه افکند!
پرستار
سلام .حال شما . میگرن همانطور که میدونید از اون دسته بیماریهایی که تا حد زیادی به نحوه زندگی و میزان سلامت روح و روان بستگی داره . در درجه اول باید از استرس و تنشهای عصبی دوری کنید و به قولی تطابق با محیط رو افزایش بدید . سرو صدا . شنیدن خبر بد و بعضی غذاها مثل فلفل و غداهای مانده < همون فسنجون شب قبل>و نورهای مستقیم و شدید در ایجاد حمله میگرن موثرند .
میگرن هم هز هون دسته امراضیه که باهاش باید مدارا کرد . اگر نه باید دارو مصرف کنید .
برای دادن قطره به بچه میتونین از یه سرنگ ۲ سی سی استفاده کنین . سرنگ رو بدون سرسرنگ وارد منفذ شیشه کن البته کمی با فشار . هر ۱ سی سی ۱۵ قطره است . اگه ۳۰ قطره میخوای ۲ سی سی و مثلا اگه حدود ۷ سی سی میخوای نیم سی سی بکش . اون سرنگ رو هم میتونی بشوری و تو نایلون بذاری بازم استفاده کنی .
پایدار باشی .
طنین
اره قضاوت سخته خانومی !
یاسی
سلام
قضاوت نادرست باعث می شه وجدان شیرفرهاد بیاد جلو چشم آدم !:دی
شاد باشید
ζ ≈ملینا ≈ζ
یاسی جوونم میگن اگه تو یه کیسه ارو ارم دم و بازدم کنی خوب میشه.
یه چیز دیگه ..
من دوست مامانم هم میگرن داشت ( نخندی ها الان میگم..)
بعد میدونی چه طوری خوب میشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
:دی شوهرش میومد رو سرش مینشست..( چه حالی میکرده =)) …)
بعد بعد چند دقیقه خوب میشد.
دکترش بهش پیشنهاد کرده بوده.
چون این کار باعث میشده به سرش فشار بیاد و خوب میشد..
یکی دیگه از دوستامونم میگرن داشت و وقتی سرش رو روی سنگه سرد میزاش بهتر میشد.
:دی
_________________________________________________
نوش جونش..عوضش دعات کرده :پی
راسی یادته پارسال همین موقع ها اشکان ..بابا نوئل شده بود 🙂
حسین
سلام خوب شاید بشه گفت که ما خواه یا ناخواه پیش قضاوت میکنیم اما در مورد اون همکارتون باید بگم تا تو وضعیتی که اون دوچار شده قرار نگیرین نمتونین حق بدین که اون چرا این طور شده…یا حق
یاسمن
وای ملینا آره یادش به خیر… والله وقتی من سر درد میگیرم حاضرم یه کرگدن رو سرم بشینه ولی سرم خوب شه!!!
تنها
قضاوت سخته و به قول شما کار ماها نیست.ضمن اینکه آرامش جالبی بر کلام شما حکم فرماست دلیلش رو میدونید؟آخه من نمیخوام قضاوت کنم!!!
شیرین
سلام یاسمن عزیز
حتماَغذا که آماده شده با اشتهای زیادی خوردیش و حسابی به دهنت مزه کرده ،اینطور نیست؟؟
در مورد قضاوت هم راستش من می گم حتی خدا هم قضاوت نمی کنه صرفاً رفتارهای ما رو مشاهده می کنه و نتیجه ای که حاصل میشه بابت نوع حرکت مهره های زندگیمونه.البته شاید اشتباه فکر می کنم ،نمی دونم….
موفق باشی خانومی.
حالا بماند
اخ جون فسنجون من تو چنین مقعیتی گیر نکردم چون وقتی ما فسنجون داریم اضافه نمیمونه
در مورده قضاوت
همیشه در مورده مردم طوری قضاوت کن که دوست داری در موردت اون طوری قضاوت کنن
سعید
سلام
یاسمن خانم میگم شما قصد ندارید لینک منو اینجا بزارید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مجتبی
سلام بر یاسمن خانم خسته نباشی.
خیلی زیباست واقعا که قضاوت اصلی بعهده خداست .
وخدا گفته که به من توکل کنید.
موفق باشی .
خدا نگار دختر قشنگت را نیز برات حفظ کنه و همچنین آقا اشکان را.
بنفشه
قضاوت کردن خیلی خوبه .الکی کسی را محاکمه کنی.الکی دروغ گو خطابش کنی وای که ما ادم درروز چقدر گرفتارشیم.
ساحل
ای ول عمو رامین میبینم که بدجور ضد حال زده بهت عیبی نداره عمومو دعوا نکنی ها گناه داره
یاسی مگه با اون قرصا که چند سال پیش میخوردی نگفتی میگرنت خوب شده چرا دوباره میگیره؟
یاسمن
نه ساحل جان من با انرژی درمانی بهتر شده بودم..
یه مرد امیدوار
با دیدگاهتون کاملا موافقم. برای من هم خیلی اوقات این موضوع پیش اومده. چند سالی می شه که تونستم به خودم بقبولونم که خیلی چیزا رو در مورد آدما نمی دونم و لذا نباید حتی پیش خودم قضاوت کنم. چه خوب و چه بد.
علی
راستش ,اول سلام .
فهمیدم غلط نوشتم ولی نمی دونم بلاگفا چه اش شده نمی تونم برم توش .شرمنده
ممنون از اینکه توجه داری .
ارس
سلام یاسمن جان …..
دلم خیلی برای نوشته هات تنگ شده بود اما چی کار کنم که امتحاناتم شروع شده و …..
راستش من هم از نادرست قضاوت کردن خاطره ی بدی دارم ….
من هم اپ کردم خوشحال میشم بهم سر بزنی ….
یاس
منم باهات موافقم قضاوت کردن کار درستی نیست…
بیلی و من
از لطف شما ممنونم. سالی سرشار از شادی داشته باشید.
ارام
یاسمن جان برای رفع میگرن برای بعضیها حمام آب گرم خیلی موثره.
کلا گرما تاثیر به سزایی داره.
ایشا .. بلا دوره.
آرش
شرمنده ام اگه بدخبر بودم…
ایشالله شادیهاتون…
واسه میگرن فکر کنم سکوت ارامش و ماساژ خوبه…
آرزومند آرزوهای خوبتون
سهیک آخرین ترانه ی باران
دوست گرامی با درودی گرم…………………
دفترخاطرات متنوعی داری سرگرمی خوبی است برای وقت بیکاری
ولی به باورمن چندان آموختنی ندارد
خرسندم که نیایش من مورد پسندشماواقع شد
تندرست و موفق وشادکام باشید جملگی
جوجو
چه حوصله ای داری شما ! می شینی در باره ی مردم قضاوت می کنی ؟!!
آرام
سلام یاسمن جان…
قضاوت کردن توذات آدمه ومابراساس چیزی که می بینیم قضاوت میکنیم ودراین راه تجربه کسب می کنیم خداراشکرکن قضاوتت درامرمهمی نبوده وخلاصه چیزخاصی راتغییرنداده همیشه نوشته هاتو می خونم اما گاهی نظراتم تلخ ترازاونه که بتونم بنویسمش …
گرسنگی وناراحتی دوعامل سردردهای منه ببین ازکدومشون میتونی جلوگیری کنی
شادباشی
hassan
ای فرزند آدم…
من همنشین کسی ام که به یاد من باشد…
من از رگ گردن به تو نزدیکترم و تو را از خودت بهتر می شناسم…
در هیچ حالی فراموشم مکن و یاد مرا از خود دور مساز…
/./
سلام دوست من.
امیدوارم همیشه شاد موفق و پیروز باشید
/./
راستی من به روزم و منتظر قدمهای سبز تر از سبز شما عزیز بزرگوار
و خوشحال میشم اگه …
پیمان
سلام
اطاعت امر شد
حالا برم بخونم
در مورد میگرن هم چیزایی که شنیدم اینکه پنیر خوب نیست بخورید و توی تاریکی هم بخوابید همین …..
مجید
با سلام و خسته نباشید به شما دوست عزیز
اگر تا کنون با هر نتورکی فعالیت داشته اید و به مشکل خورده است نباید با این نتورک مقایسه کنید اگر خواهان فعالیت هستید با ایمیل من در ارتباط باشید تا تمام مزایای این کار را برای شما کاملا توضیح دهم
sooski
سلام یاسمن جان
کتاب روح سرکش خوب بود ولی یه جاهاییش بیش از حد کلامی بود واسه منی که نوشته های مینیمال رو بیشتر دوست دارم.
برای میگرن میدونم نخوردن برخی مواد غذایی کمک خوبیه چون من و مامان سالهاست باهاش گلاویزیم:
– پنیر بیش از حد
– پیاز خام / پیازچه خام
– گوچه فرنگی بیش از حد
– کافئین بیش از حد
– سرخ کردنی بیش از حد (مثل اون قورمه سبزی خوشمزه ها که روغن سبز میندازه!)
– شکلات بیش از حد
– …
اینا چیزهاییه که میگرنی ها باید حواسشون بهش باشه!!
با عشق،
–سوسکی
مینا
سلام میگم به دوست خوبم آخه میدونم لحظه ای که آدم گرسنه باشه و همان لحظه چیزی را که از قبل فکرش را کرده باشی که در زمان گرسنگی بخوری ولی نباشه وای خدا آدم چه حالی داره من وقتی خانه پدر و مادرم بودم این اتفاق برام افتاده خوب از مجبوری تخم مرغ خوردم باز هم منتظرتم
یاسمن
مینا جون از اونا بدتر روزی بود که ظهرتو دبیرستان رفتم سراغ قابلمه غذاییم که توش غذای خوب و گرم بود (از اون قابلمه ها بود که غذا روگرم نگه میداشت!) و از صبح در انتظار خوردنش بودم دیدم یه نفر از بچه ها واسه شوخی یا هر چیز دیگه ای تا تهشو خورده واونجا دیگه نیمرویی هم نبود که بخورم! و هرگز نفهمیدم کی این شوخی بی مزه رو با من کرد!
فـَرا
می دونی چیه یاسمن جان … من گاهی وقتها درسهایی که گرفتم رو فراموش می کنم …. راستی یه مطلبی که بی ربط به این پست تو نیست :
رییس سرخپوستان خدای خودش را این چنین سوگند میدهد:
ای خدای بزرگ به من کمک کن که هر وقت خواستم درباره راه رفتن کسی قضاوت کنم قدری با کفشهای او راه بروم.”
راستی من و شما روزی چند بار کفش های دیگران را نپوشیده به قضاوت آن ها مینشینیم!!!
یه منتظر
سلام خسته نباشی
دستت ممنون وبلاگ خوبی داری
من اپ هستم اگه دوست داشتی یه سری بزن
موفق باشی
یا حق
ای پنهان پیدا !
تو را فریاد میکنیم باحنجره ای ازخم های دیروز و امروز !
تو را فریاد میکنیم باچشمهای از زخم های امروز و فردا !
تو را گریه میکنیم ،
با چشم هایی که طعم ترانه های فائز دارد و طعم چشم انتظاری و بی قراری !
این روزهای چیزی شبیه « ولیا و حافظا » کم است!
چیزی شبیه « حتی تسکنه » چیزی شبیه آمدنت.
تو را فریاد می زنیم .
والعصر !
ای پنهان پیدا!
بیا که عاشقان و منتظرانت تو را فریا میزنند بیا!
نازمهر
یاسمن جان از این قضاوتهای نادرست همیشه پیش میاد ولی من معتقدم وقتی خدا بندش رو دوست داره همیشه بهش می فهمونه که قضاوت تو نادرست بوده و این تلنگری می شه برای بنده که سعی نکنه بدون دلیل درباره کسی قضاوت کنه و هم بهش نشون می ده خدا همه بنده هاش رو دوست داره.
بستنی
آه چه غم انگیز
راستی مگه شما شما سیبیل دارین (چشمک)!