عین آدمای مسخ شده مستقیم به سمت نیمکتی میرم که اونا کنارش نشستن… کتابمو باز میکنم و مشغول خوندن میشم… کتابی از اوشو که بسیار دوست دارمش و برای تلف نشدن وقتم در کلینیک همراهم آوردم… نگاهم به کتابه ولی اعتراف میکنم که ناخواسته دارم استراق سمع میکنم!!! دخترک که بسیار زیباست و ذره ای آرایش هم نداره با کمی لکنت داره با موبایلش حرف میزنه… گوشی رو قطع میکنه و به مادرش میگه: ام آر آی درد داره؟ و من سرم رو بلند میکنم تو نگاهش چشم میدوزم و میگم اصلا! و بلافاصله لو میرم که حواسم به حرفای اونا بوده… یه نیرویی بهم میگه که باید سر صحبت رو باز کنم! شایدم نیروی فضولیه! دخترک ۲۶ ساله و دانشجو ست… ۴ ساله که به مشکل روحی دچار شده … فراموشی لحظه ای … یا بهتره بگم از بین رفتن حافظه کوتاه مدت…. میگه: گاهی یادم میره که کی هستم…
یه آن خودمو میزارم جاش… چقدر ترسناکه که آدم فراموش کنه که کیه یا کجاست… بهش میگم: از دیدگاه من تو اتفاقی برات افتاده که دوست نداری به خاطر بیاریش یا در واقع با یادآوری اون عذاب میکشی و به همین علت دچار فراموشی لحظه ای میشی… مادرش لبخند میزنه و میگه: آره هر دومون میدونیم چه اتفاقیه… بهش یه راهی رو پیشنهاد میکنم برای این که همیشه از شر اون فکر لعنتی رها شه… به خاطر مصرف داروهای آرام بخش و ایضا ضد افسردگی کسل و شله… نمیدونم لکنتش مادر زادیه یا به خاطر مصرف داروست… ولی حتی لکنت هم از زیبایی کلامش کم نمیکنه…
میگه: از ساعت ده تا حالا (ساعت ۱ بعدازظهره) منتظریم که این ام آر ای مهر بشه… میگم: به نشونه ها اعتقاد داری؟ (یه دفعه یاد آرزو توی زندگی به شرط خنده میفتم!و خنده ام میگیره!) مادرش میگه: بله خیلی! میگم: شاید قرار بوده ما ساعت یک همدیگه رو اینجا ببینیم… دفترچه شون مهر میشه و میرن… و من کتابمو میبندم و فکر میکنم این ملاقات برای من چه هدیه ای میتونه داشته باشه…
محمد::طراح قالب::
بی خیال مهم نیست.
راستی قضیه اول شدن چی بود. من الان اولم.
در رابطه با مطلبت هم بعدا می خونم الان کار دارم باید برم جایی.
سحر(سکوت شبانه)
سلام عزیز ایمیلمو خوندی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
متنتم خوندم گلم .اره منم کمی به نشونه ها اعتقاد دارم
پرگل
سلام
چه جالب!
چقدر ساده و صمیمی می نویسی
ببینم دخترتم اینقدر نازه؟(:
شاد باشی!
سحر
خوبی گلم .پس ایمیل نفرستادی هنوز!!۱
هر وقت فرستادی بگو تو نظرات عزیز
سحر
سلام راستی نمیدونم چرا نظرات شما عزیز حذف شد .
بیا به وبلاگم
خوب من منتظر ایمیلت هستم .باشه ؟
بگی ها فرستادی بگو در نظراتم
من بی صبرانه منتظرم
افسر وظیفه
سلام از اینکه به من سر زدی ممنونم . متنت رو خوندم . جالب بود . باز هم از این طرفا میام
بهزاد
سلام
در پاسخ به نظری که در وبلاگم دادین باید بگم که من معلم نیستم! یک دانش آموزم…
دنیای برتر
سلام عزیزم ببخشید من دیر دیر میام میبینی که وبلاگ خودمم به روز نکردم مشغله زیاده…حافظه کوتاه مدت از دست بره خیلی سخته یه فیلم به اسم مومنتو هست ببین خیلی قشنگه
سعیده
سلام،
آره….من به نشانه ها اعتقاد دارم
اما زبونشونو بلد نیستم …( یا به قول پائولو کوئلیو تو کتاب زهیر ،زبون نشانه ها یادم رفته)
passerby
از وبلاگتون لذت بردم. مرسی.
شادی
سلام یاسی جون . فکر نمیکردم قلمت هم مثل حرف زدنت اینقدر با مزه باشه. مثل رمان نویسها می نویسی . معلومه رمان زیاد خوندی. دیگه پاتوقتو یاد گرفتم . زیاد میام اینجا. شما هم افتخار بده. مرسی
شادی
مرسی که لینک دادی.اما چرا لینکه اینجوری شده؟!!! یه فکری براش بکن.ممنون
اول شخص
شاید قدردانی از نعمات خدا. شاید به یاد سلامت بودن…شاید به فکر خدا بودن…
درسا افشار فرد
سلام
می خاستم بگم که من هر روز به وبلاگ قشنگ شما میام تا ببینم که up date کردید یا نه!چون واقعا حرفاتون خیلی ساده و دلنشینه.لطفا از خاطراتتون سر کلاس ها بنویسید.
مرسی
مرضیه
خیلی تاثیر گذار بود. خیلی مهربون هستی. من هم شما رو لینک دادم.
بهزاد
ببخشید که باز کامنت نا مربوط میدهم ولی لطفا لینکی که از وبلاگم گذاشته اید رو درست کنید. http://www.behzadblog.com
در ضمن حیف نوشته های ارزشمند شما نیست که در بلاگفا ثبت میشه؟(به بلاگ فا توهین نمی کنم ها!) تازه قالب هم اساسا مشکل دارد. اگر خواستید روزی روزگاری یک هاست و دامین بخرین و وبلاگ نویسی کنید من تمام کارهای لازم را برایتان انجام می دهم.
دختر افتاب
یاسمن….
کاش همه جا ادم های مهربون و دلسوز پیدا نمی شدن برای ثانیه ای بهت وقت بدن
چرا من اینهمه منتظر نشونه ام اتفاق نمی افته؟
نکنه نمی تونم تشخیصش بدم و نشونه همین نزدیکمه!!!!!
بی خانمان و سیمرغ(ساینا)
سلام یاسمن گلم.
چه جالب و چه خوب که انقدر زیبا نشونه ها رو می بینی.
گلم موفق باشی.
سوشیانس
نظر نمیذارم که بخندی عزیز!!
یک کم فقط ازون نظرات بسیار قشنگی که فقط پر از تعریفه بیشتر به واقعیت نوشته هات نزدیکتره!!
جالبترینش این بوده:
وای کاشکی تو جای مامان من بودی!!
این دیگه احمقانه ترینش بود!!
مطلباتو می خونم و خودمو جای تو می ذارم و نظرمو می دم.
ولی ازین که اینهمه نظرانت مسخره واست مینویسن تعجب می کنم!
تو حالت بهم نمی خوره؟!!
سوشیانس
من از نشونه ها متنفرم ولی بهشون اعتقاد دارم.
پس نتیجه میگیریم بدون آرایش دخترا زیبا ترند؟!!!
نمی خوای از عادت استراق سمعت دست برداری؟!!
سلام دکتر برسون!!
آخرین ترانه ی باران
یاسمن جان بادرودی گرم…………..
امیدوارم هرملاقاتی برای آدمها باخودش یک هدیه ای داشته باشد
خیلی دلم می خواست بودنم شماچه هدیه گرفتی؟
فراموشی موقت؟
کاشکی زیادطول نکشه وگرنه فاجعه است
فکرکن فراموشی تاریخی خودمان را
پس ازسالها تازه یواش یواش داره یادمان میاد که ما که و چه بوده واکنون درکجائیم؟
خوب دست کم نتیجه این دوران سیاه همین بیادآوردن گذشته خودمان است
یکی ازستونهای تمدن قدیم جهان
دریک دگردیسی تبدیل شدیم به یک غارنشین عهدسوسمارخواران
ولی تکه های بجامانده و هنوزغارت نشده تخت جمشید حرف دیگری میزنه
مابوده ایم و مانده ایم وخواهیم ماند حتی اگردرموزه های تاریخ
تندرست و موفق و شادکام باشی
jonquil(تا انتهای بودن)
سلام مثل همیشه صمیمی و تاثیر گذار.ممنون خبرم کردی منم اپ کردم اومدی ها
داداش سنجد
سلام خواهر خوبم یاسمن خانوم
هیچ چیزی بی حکمت نیست .
کشف حکمت هر چیزی هم همیشه ممکن نیست . گاهی زمان میبره .
راستی همیشه همه فراموشیها دلیل جسمی یا به عکس دلیل روانی نداره 🙂
فراموشی لحظه ای دلایل مختلفی میتونه داشته باشه .البته این مورد احتمالا مشکل روحی بوده .
موفق باشید . درود وبدورد.
.:: پيشگو ::.
سلام مامان یاسمن
خوبی؟ نگار چطوره؟ هنوز آپ میکنه توی وبلاگش؟
من آره، شدیدا به نشانه ها اعتقاد دارم. همین چند روز پیش یه پست در مورد نشانه ها گذاشتم؛ فکر کنم خوندیش.
یه دوست
سلام.
چون فردا شهادت حضرت فاطمه است من به همراه ۱۰ تا از بچه های توپ وبلاگ نویسی که حتی بعضیاشون رو اصلا ندیدم یه وبلاگ واسه این ایام راه اندازی کردیم اگه خواستید یه سر بزنید فقط نظر یادتون نره
شکوفه
سلام ..
ایام فاطمیه بهتون تسلیت میگم …
درباره موضوعی هم که نوشتی تا حدودی اعتقاد دارم ..
موفق باشی ..
در پناه حق
بنفشه
خوب یاسی خانم جون نشانه؟منهم یه زمانی دنبال نشانه ها میگشتم اما زیاد چیزی دستگیرم نشد.یعنی ………….اتفاقاتی که در لحظه های ما میوفتن را فقط باید نگاه کرد و رفت.حتمن نباید پیامی به همراه داشته باشن .برای همون لحظه خوبن.
دکتر مهران
سلام خانوم واقعاَ خوبه خسته نباشی. موفق باشی
یاسمن(چند قدم نزدیکتر به خدا)
سوشیانس جان من هیچوقت از هیچ نظری حالم بهم نمیخوره. هر کس نظرش برای خودش محترمه… ضمن این که جمله… ای کاش تو مادرم بودی… رو بارها و بارها از شاگردایی که با مادراشون رابطه خوبی ندارن شنیدم… شاید از دیدگاه تو نظرات مسخره باشه اما من برای همه اونایی که میان و برام چیزی مینویسن ارزش قائلم… خوب دیگه میدونی که من یه مقدار با بقیه ادما فرق دارم مگه خودت تو نظرات پست قبلی نگفتی باید رامین ویزیتم کنه! تنها نظراتی که به نظرم بی ارزشن اونایی هستن که بدون خوندن پستت که مثلا پر از درد و غصه بوده مینویسن زیبا بود به منم سر بزن… تازه من به همونا هم سر میزنم شاید یه چیزی ازشون یاد بگیرم …
حیوان
من اگر به جات بودم هیچوقت جرات نمی کردم که صحبتی کنم
معمولا گوش می کنم به صحبت بقیه ولی به فکر خودمم نه اونا
خیلی جرات می خواد که آدم تو زندگی کسی خودش رو معرفی کنه
این قدیمی، ترسم رو بیان میکنه
http://l3ol3y.blogspot.com/2005_07_10_l3ol3y_archive.html#112151937115715307
شیدا
آمده ام که در شکوه عشق
و نور زیبایی زندگی کنم
که این هر دو بازتابی از پروردگارند..
وبلاگ زیبایی داری
موفق باشی
بادسوار
سلام
شاید هیچ هدیه ای واسه تو نداشته باشه فقط یه واسطه بودی برای یکی دیگه که اون یه نشونه بگیره/ شاید هم هدیه ای که با خودش آورده بوده بعدا بده هم به تو هم به ما…
س.ج
نخوندم، ولی دل آدم می گیرد …
سعیده
با اجازه یاسمن خانم و به سوشیانس:
جناب شما منتقد فیلمی ؟ وبی؟ زندگی ای؟؟؟
جسارتا اما انگار کلا با همه کس و همه چیز مشکل داری و همیشه داری از زمین و هوا و زندگی و…. انتقاد میکنی!!!
من اگر جای یاسمن بودم این خزعولاتی که نسنجیده و فقط از روی عادت زشت انتقاد منفی و بی ثمر کردنت نوشتی پاک میکردم.. اما خوب یاسمن بزرگوارتر از این حرفهاست…
چند بار اومدم وبلاگت اما اون هم بدتر از نظراتته!!!!
آدم منفی ای که این همه انرژی گیره بهتره تو دنیای تاریک خودش تنها بمونه و اینهمه هم با نادونیش اظهار فضل نکنه که” پسته بی مغز چون لب وا کند رسوا شود…”
نرگس
یاسمن عزیز کامنت نذاشتن دلیل بی معرفتیه؟
بعدم درسته که ما دیگرانو مجبور به خوندن وبلاگ ونوشته هامون کنیم؟ ادم مدام حال و احوالش فرق می کنه.تعجب می کنم که مدام از ادم گله میکنی.
سعیده
اشتباه تایپی: خزعبلات
اول شخص
به روزم…
مهدی کمالی
مرسی که سر میزنی .
همیشه نوشته هات هر جور شده زورکی هم شده آدمو به فکر کردن وادار میکنه .
مثل صبحهایی که میرفتیم مدرسه و به زور از رختخواب بیدارمون میکردن .
توفیق اجباریه دیگه .
برای من که پیامش یادآوری این بود که تندرستی یه موهبت الهیه .
شاد باشی .
محسن
سلام یاسمن جان ….
فک کنم این دفعه صدم باشه که میام نظر بدم اما…
امیدوارم این دفعه دیگه این کامنتینگ بلاگفا حالمون رو نگیره …
متن و موضوع جالبی بود …
به نظر من همین فراموشی هم خودش یه نعمته …
البته واسه کسائی که خودشون میخوان …
اگه همین فراموشی نباشه دیگه …
ایشاا… اون بنده خدا هم زودتر خوب میشه
سیاوش تی
سلام بر شما
ممنونم که خبر کردی
اگر مقداری سر از خویشتن خویش برداریم و به اطراف خوب نگاه کنیم و یا خوب بشنویم از این نشانه ها بسیار خواهیم دید
موفق باشید
نینا
اخه ادم چقدر بیاد اینجا نظر بذاره ؟ تو که ناز می کنی نمیری برا کسی نظر بدی
حداقل وقتی می خوای کسی بیاد اینجا برات نظر بذاره تو م برو نظر براشون بذار
بای
حسین
سلام خیلی نازه
به من هم سر بزن
بای
یاسمن(چند قدم نزدیکتر به خدا)
نینا جون کاش ادرس میزاشتی تا بیام بهت سر بزن معزیزم کی گفته من ناز میکنم؟
الهام
سلام یاسی جان.خوبی ؟رامین خان و بچه ها خوبند ؟ سرعت من تو خونه ۶۸ دریافت و ۹۸ ارسال است .
مسافر(قهوه ی تلخ)
سلام همسایه
منم که خودمو جای دختر می زارم حالم یه جوری می شه خیلی سخته خدا خودش کمکش کنه
من می تونم حدس بزنم چه اتفاقی افتاده…..
موفق باشی همسایه
سحر
سلام یاسمن جان خوبی !من منتظر ایمیلت هستم امیدوارم سرت خلوت باشه بتونی جواب بدی گلم.
یاسمن جان خیلی به کمکت احتیاج دارم .
سحر
راستی خیلی خوشحال میشم که تو لیست پیوند دوستانت باشم .
الهام
یاسی ببخشید من دوباره کامنت تو رو خوندم بنظرم رسید قیمتش رو پرسیدی نه سرعتش رو .قیمتش هم تقریبا ماهی ۲۰۰۰۰ تومان
طنین
سلام دوست مهربون
ممنون از اینهمه لطفت
شرمنده خیلی دیر اومدم
درگیرم به شدت
به نشونه ها اعتقاد دارم… دیر به دیر می آیم اما خواهم آمد …
محسن
سلامآپ کردم ولی نظرتو ندیدم