تموم راه از فکری که به ذهنش رسیده بود غرق لذت بود…. وقتی رسید خونه قبل از این که دستاشو بشوره با ذوق و شوق گفت: با وامم موافقت شده یه وام عالی … اشک شوق تو چشمای تازه عروس درخشید و نگاه حق شناسانه ای به پسرک کرد… پسرک قیافه شو تا جایی که امکان داشت معصوم کرد و گفت اما فقط یه اشکال وجود داره… و وقتی خوب اونا رو منتظر گذاشت گفت باید این ملک به نام من باشه تا وامو بدن… مادر دخترک کمی جا خورد… اما نگاهش که به صورت تنها دخترش افتاد ساکت موند… پسر گفت فقط ۲۴ ساعت همین قدر که کپی سند رو به اونا نشون بدم… و بعد مظلومانه گفت: نکنه به من اعتماد… و مادر زن نذاشت جمله شو تموم کنه گفت: فردا صبح بیا دنبالم شناسنامه تم بیار…. و پسرک تا صبح از خوشی خوابش نبرد… چند ماه گذشت و هر بار که حرف وام میشد پسرک بهانه ای میورد…
به راحت ترین وضع ممکن صاحب خونه بزرگ مادر زنش شده بود …. سالها گذشت و هر بار زنش حرف خونه رو میزد مرد میگفت: چه فرقی میکنه به نام من باشه یا مادرت!!! البته اجل زود اومد سراغش و نذاشت لذتی از خونه ای که مفت به دست آورده بود ببره!!
یاس
چه داستان ناراحت کننده ای از این جور مردا زیاد داریم…
فریبا
آخ آدم دلش میگیره واسه بعضی از زن های ساده که تعدادشون هم کم نیست….البته نمیدونم چرا آدم های بد فکر می کنن که عمر نوح دارن…..به هر حال
مرسی یاسمن جان…..
GSM
سلام
اعتماد ………………..
مطلب خوبی بود از اینکه خبرم کردی ممنون
محمد (دیگه برام مهم نیست)
وبلاگ رو آپلود کردم (کلآ غوضش کردم). خیلی نوشتم.
یاسمن خانوم به عنوانه یه معلم میخوام نظرتون رو داشته باشم.(نظرتون برام خیلی مهمه.)
هیچ عجله ای هم نیست. هروقت فرصت کردین بخونید. دوست دارم تا کامل نخوندین نظرتونو نگین.
یه میل هم براتون زدم. خیلی واجبه لطفآ بخونیدش (بازم عجله ای نیست ولی فراموش نکنید).
هر کس که داره این متن رو میخونه:
شما هم یه سری به این وبلاگ بزنید…کوتاه نیست. ولی میتونه دیدتون رو نسبت به یک سری مسائل عوض کنه.
http://www.rahe-behtary-hast.blogfa.com
راستی شما چی درس میدین؟چه مقطعی؟(خانوم معلم)
دنیای برتر
سلام به یاسمن عزیز…
داستان کد داوینچی یکی از جذاب ترین داستان های نوشته شده تو این سالهاس اینو بهت قول میدم….دلیل اینکه چاپش تو ایران و خیلی از کشورا ممنوع شده درباره یه سری از راز هاست که درباره دین مسیح هست من بهت قول میدم که اگه این کتاب رو بخونی خیلی ازش خوشت میاد….
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بابا خیلی مزخرف بود.مجبوری با هر چرت وپرتی وبلاگت را تازه کنی؟
فراز
سلام…چطوری ؟!…لینک بلاگم رو عوض کن لطفا…به میهن بلاگ اسباب کشی کردیم…
سعیده
چی میشه گفت؟ غم انگیز بود اما هشدار دهنده…..
هیچ کس حتی بچه خود آدم مستحق این مدل فداکاری نیست… من کاملا به این موضوع معتقدم
اما مرسی بابت پستت… شاید اینجوری یه عده از آدمهای الکی خوشبین آگاه بشن و بی خود خودشون رو به خاطر خوبیهاشون تو دردسر نندازن.
سیاوش(کلک خیال انگیز و آستان جانان)
سلام دوست محترم
دنیا دار مکافاته
نه؟
موفق باشید
سحر
دست عجل درد نکنه
گذرا مثل خیال
سلام دوست عزیز
البته باید ببخشید ولی فکر میکنم “اجل” درست باشه ….
اما باید گفت اینجور آدما حالتی رو بوجود آوردند که کسی نمیتونه به کسی اعتماد کنه و چه بسا چوبش را کسانی میخورند که واقعا به کمک نیاز دارن اما کسی بهشون کمک نمیکنه …
پایدار باشید و سعادتمند
نازمنگولا
عجب دودره بازی
از این جور آدمها چه زن و چه مرد زیاد پیدا می شن
زهرا ، مامان ياسين
سلام یاسی جون . بله این طور آدمها زیادند . هنوز هم به داییت زنگ نزدم
نمی شه . شبها مخابرات نزدیک خونمون نیست . باید فرصتش پیش بیاد . اما من این کارو میکنم
تارا
دنیا دار مکافاته یاسمن عزیز خیانت به اعتماد پاک و خالص چیزیه که محاله بی جواب بمونه . قربون خدا برم
نازمهر
نوش جونش.
همون مرگ لایقش بوده.
حالا بره خونه آخرت رو به نامش بزنه
جوینده
با نظرات یه سری از دوستان که گفتند نوش جونش و خوب شد که مرد و حقش همین بود موافقم و ای کاش مادر زن خوش قلب و ساده دل گول پسرک رو نمی خورد.
برای همین هست که می گویند همیشه پس دستت رو داشته باش و با بچه هات و عروس و دامادات مشورت نکن دیگه.
واقعا که اون دنیای کثیفی شده انشا،الل… که اون دنیا جلز و ولز بزنه
سلامت و موفق و دلشاد باشی
برکت باشد.
محمد (دیگه برام مهم نیست)
سلامه مجدد…
فکر میکردم میل رو فرستاده….
ولی حالا که رفتم نگاه کردم.یه پیغامه خطا داده…
This user doesn’t have a yahoo.com account
مگه آیدیتون ایمیل نداره؟
mehrabooni-sedaghat@yahoo.com
کاره واجبی دارم که باید به صورته میل بنویسم…
پاینده باشین…
پیرمرد
درود.
اخیرا، به دادگاههای خانواده سرک می کشی مادر جوان؟..تلخ شده ای….حیف دغدغه هایت نیست که خاکستری شوند؟
این عکس که گذاشته ای معرکه است.فقط قشنگ نیست.چلاندنی است.خوردنی است!
بر هرچه فسقلی تپل و زورزورکی اخموست ، درود.
روشن باشی.
شادی
سلام خیلی جالب مینویسید خسته نباشید
شادی
من و شما همکاریم خوشحال میشم از نظراتتون استفاده ببرم
شادی
شما که پرستاری خوندیدید چطور شد دبیر شدید اما من پرستارم
شادی
اسم دختر من یاسمن است ۱۲سالشه یک دختر ۸ساله هم دارم شوهر هم دارم!!
شادی
منم عاشق اشو هستم!
سارا
سلام وبلاگ زیبایی دارید به من هم سری بزنید ممنون میشم اگه نظر بدید و اجازه بدید شما رو جزو پیوندام قرار بدم
علیرضا
سلام ،مطالب جذاب و فوق العاده ای نوشتی از خوندنش لذت بردم می دونی به نظرم بدست آوردن بعضی از امکانات تو زندگی یه فرصت واسه آدماست فرصتی که خودشون رو اثبات کنن و یه امتحان جالب اینجاست که اگه تو مدرسه یا دانشگاه به ما بگن امتحان خیلی سخت و شرکت در اوون اختیاریه کمتر کسی حاضر میشه امتحان بده ولی تو زندگی آدما بدون توجه به توان و ظرفیتی که دارن خودشون رو درگیر امتحانات جور وا جور می کنند این فقط در مواردی که شما اشاره کردید خلاصه نمیشه این آقایونی که تو مملکت یه شبه مدیر شدن یه جورایی مثل شخصیت داستان شما هستند
خوشحال می شم به وبلاگ من سر بزنید
مرضیه
روزگار بدی است نازنین…
یه دل خاکی با کلی پاکی
مطلب تکان دهنده ای بود…نمیشه کاریش کرد…
الهی قربون اون اخمش بشم با اون عینک آفتابیش…خیلی شیرینه ماشا’…منم آپم…تا بعد یا علی…
اول شخص::طراح قالب
کار خدا !!!
اول شخص::طراح قالب
این شادی چرا اینطوری صحبت می کنه. آدم خندش میگیره.
……………………………..
اسم دختر من یاسمن است ۱۲سالشه یک دختر ۸ساله هم دارم شوهر هم دارم!!
…………………..
هااااااااا ای ی ی ی یعنی چه ؟ که شوهر دارم
آخرین ترانه ی باران
یاسن گرامی بادرودی گرم……
خوب درس خوبی بود ونتیجه اینکه به آسانی نمی توان به کسی اعتماد کرد و دوم اینکه برخی ازمردان خیلی شیادند وسو استفاده چی!!
یاسی جان مثل اینکه این متن را باشتاب نوشته ای
چون غلط املایی وانشایی دارد
کمی بیشتر دقت کن پیدا می کنی
تندرست و شادکام و بهروز باشی نازنین
مونا
شما چرا پینگ نمی کنید؟
چه پسره زرنگ بود
چقدر جمله ی “شما به من اعتماد ندارید” برام زیر سوال رفت
خانوم معلم خوبی؟
آقا اشکان هم بزرگ شدن هزار ماشاالا
پرویز
همینه . .. راهی بجز این نیست برای زیاده خواه
parviz
safar khosh gozasht?
اندیشه
salam khondam matlabe e”etemado ghashang bod mamnon ke khabar dadi bebakhshid ke dir khondam
کامیار
آره فک کنم منظورم لا اقل بود شرمنده و مرسی از نظرتون
سیاوش(کلک خیال انگیز و آستان جانان)
سلامی دوباره
دوست عزیز در منزل جدید کلک خیال انگیز و در آستان جانان منتظر شما هستم
یا حق
نامرد
وای خدایایا شکرت ۱ کی دیگه ….
بچه مخفی
مادر زنه زیادی ساده بوده یا دوماده زیادی متظاهر؟؟
امين
سلام
نمی دونم بعد از ۳۸ نفر نظر ، نظر من خونده میشه یا نه اما میخواستم تشکر کنم بابت اینکه اومدین و وبلاگ منو منور کردین
اسما
سلام از این که به وبلگم اومدی ممنون…
دنیا پر شده از این ادمها…و خدا…
شهلا
چوب خدا صدا نداره وقتی میخوره دوا نداره
…
درود بر تو یاسمن گل و مادر زیبا
سپاس که به کومه من آمدی
از آشنایی با یک هم میهن گل دیگر مانند تو بسیار خوشوقت شدم.
بله من مقیم ایران نیستم
ولی عاشق ایران و بخصوص شمال و دریای خزر (مازندران) هستم.
زندگینامه ات را خوندم و دیدم که تو هم دو فرزند داری
سپاس از محبتت نازنینم، من به یاری خدا باز به ایران میخاهم بیایم.
بچه ها را از جانب من ببوس
تا درودی دگر بدرود.
شهلا
ببخشید فراموش کردم بگم:
که از جانب من درود به آقای همسرت بگو
آخرین ترانه ی باران
یاسی جان بادرودی گرم……..
امیدوارم خوب باشید……
زیاد متوجه منظور شما نشدم
آی دی را نوشتم اگردوست داشتید و فرصت بیائید در خدمت شما هستم
البته اگر دانشم به اندازه پاسخ گوئئ باشد
تندرست و موفق و شاد کام وخنده برلب باشید
...
متاسفانه دنیا پر هست از ادمهای دروغگو و دو یا چند چهره که فقط به منافع خودشون فکر میکنند . و باید دعا کرد که شانس بیاریم وبه این قماش بر نخوریم .
احمد شیسی
امضا در محکومیت نقض حقوق بشر در ایران
آهنگ
سلام…….
دنیای غریبی است نازنین
امان از دست این اجل؟؟؟!!
این داستان است دیگه نه؟
موفق باشی…………. ریشه های زن ستیزی دراسلام
الهام
یاسی جان سلام.
راستش خودت میدونی که ما هم آد سیاسی هم نیستیم. اصلا به نظرم کثیف تر از سیاست نیست.
ولی از معدود دفعاتی بود که گریه کردم. با صدای فریاد مادرش ….
موفق باشی یاسی جان
کبوتر رضا(ع)
سلام
من از وب شما دیدن کردم و دوست دارم با هم تبادل لینک کنیم.
من همین امروز لینک شما را در پیوند وبم گذاشتم.
به منم سر بزنید .امیدوارم که خوشتان بیاید.
با علی تا علی یا علی
یاسمن(چند قدم نزدیکتر به خدا)
به آهنگ عزیز: نه داستان نبود واقعیت بود.
آرش
سلام احوال شما خوبین؟
راستی ساحل چطوره؟پیداش نیست …