گاهی اوقات با خودم فکر میکنم اگه احمق ها نبودن این دنیا چه بهشتی میشد نه؟
حماقت در دو پرده!!!
پرده اول: غیر از سمت استادکار کارگاه کامپیوتر و معلم قانون کار و بهداشت کار و کار آفرینی و رابط بهداشت منطقه، اینجانب آچار فرانسه یاسمن رمضانی ! سالهاست نماینده هلال احمر هم تو مدرسه هستم… اما امسال از اون سالهای عجیب غریبه… اول یه بخشنامه میاد که از بچه ها نفری پنجاه تومن برای عضویت هلال احمر بگیرید و تا تاریخ فلان… (سه روز بعد از بخشنامه) اسامی رو با فیش واریز پول بفرستید اداره… دو روز بعد یه اصلاحیه میاد که مبلغ ۵۰ تومن اشتباه بوده!!! نفری پونصد تومن بگیرید!! و تا تاریخ فلان (یک هفته بعد) بریزید به حساب اداره… هفته بعد تماس میگیرم با مسئولش که تعداد ثبت نامی ها رو بگم میگه: حق عضویت باید دویست تومن میگرفتیدها!!! میگم: شما که بخشنامه کردید ۵۰۰ تومن! میگه: اون بخشنامه اشتباه بوده!!! میگم: خوب من هنوز پولو نریختمبه حساب الان ۳۰۰ تومن بقیه رو بهشون پس میدم… میگه: نه بریز و فیش رو بفرست برامون بعد یه اصلاحیه میزنیم پولو بهتون برمیگردونیم که بدید بچه ها!!!! (من نمیفهمم واقعا وقت ما آدمها چقدر ارزش داره!!! نمیدونم کدوم احمق دست و پا چلفتی این بخشنامه ها رو مینویسه که تو یه بخشنامه ساده ثبت نام سه بار مبلغ ثبت نام باید تغییر کنه!!)
پرده دوم: هفته پیش زنگ میزنه که خانوم رمضانی سریع مستخدم مدرسه رو بفرست اداره یه کتابه باید بخونی ۳۰ بهمن امتحان دارید . مستخدم مدرسه که از اداره میاد کپی یه کتاب دستشه که دو صفحه هم از وسطش نداره! با اداره که تماس میگیرم مسئول هلال احمر میگه به ما هم که دادن همون دو صفحه رو نداشته!!! عیب نداره همونو بخون. برو امتحان بده!!!!
فرداش زنگ میزنه که خانوم رمضانی امتحان کنسله چون نه ساعتش معلومه نه مکانش!
امروز صبح زنگ میزنه که خانوم رمضانی چقدر تلفن مدرسه تون اشغاله!!! (حالا ما سه خط تلفن داریم یه خط هم مستقیم مدیره، شماره موبایل و تلفن خونه ام رو هم تو پرونده دارن!) میگم: خوب؟ میگه: سریع یکی رو بفرست بیاد ۴ تا کتابه! میگم: خوب! میگه: مدرسه تون دستگاه تکثیر دارید؟ میگم: اره میگه: ببین ما تکثیرمون خرابه کتاب هم به تعداد ندادن !!! ببر مدرسه تکثیر کن کتابو پس بیار!!! که ۳۰ بهمن (یعنی دو روز دیگه!) اونا رو باید امتحان بدین!!!!
میگم: خوب اینو زودتر می گفتین میگه: پنجشنبه زنگ زدم مدرسه اشغال بود. میگم:خوب خونه زنگ میزدین. میگه: زنگ زدم یه اقایی برداشت گفت: لطفا مزاحم نشید!!!!
کتابو که میفرسته کف میکنم… ۸۱ صفحه کتاب خدمات داوطلبانه! ۶۰ صفحه کتاب نهضت بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر! 121 صفحه کتاب کارگروهی هلال احمر ویژه مربیان ! ۵۱ صفحه حقوق بشر دوستانه! به علاوه کتاب مربوط به ایدز!!! ۳۴۰ صفحه کتابو تو دو روز باید بخونم برم امتحان بدم!!! تازه کتاب کمکهای اولیه رو یادش رفته بده!
خدا وکیلی موندم تو کار اینهمه نظم اداری !!!! وقتی بهش زنگ میزنم و اعتراض میکنم به زمان کم و حجم زیاد مطالب میگه:ببین پاراگرافی* بخون برو! من سفارشتونو کردم اونجا هم همه اعتراض کنید که دیر بهتون خبر دادن!!!!
حالا میفهمم بدبختهایی که تو زلزله بم بودن با اون همه کمک چرا هنوز تو چادر زندگی میکنن!!!!
(*احتمالا پاراگرافی یه جور خوندنه مثل تندخوانی نصرت !!!)
پی نوشت: دیدن یه دوست اینترنتی که سالهاست خواننده وبلاگشی مثل خوردن یه فنجون قهوه تلخ با شکلات سوغات همون دوست تو یه روز آفتابی لذت بخشه…
هموطنهای مقیم خارج از کشورمون مدتیه منو شرمنده محبتهاشون کردن… انصافا خرید کردن برای آدمهایی که نه می شناسیشون … نه سلیقه و اندازه شون رو میدونی و حملش از اونور دنیا به ایران اونم در حالی که خودت یه عالمه فک و فامیل داری که باید براشون سوغات بیاری خیلی سخته. و این سختی رو فقط یه چیز میتونه سهل و آسون کنه و اونم داشتن دستای سخاوتمند و دل دریاییه… مسافر عزیزم… چقدر خوشحالم که چهره مهربون و دوستداشتنی تو و مامان رو دیدم یه دنیا ممنون به خاطر اونهمه لیاسهای زیبا و خوب که میدونم با هزاران شوق خریدید تا به دست نیازمندها برسه… دستاتونو میبوسم و براتون آرزوی بهترینها رو دارم..
سمیه
سلام دوست خوبم
آمدم ولی نبودی
مسافرکوچولوها
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااای این دیگه آخرش است!!!!!!!!!
رضا
دامنه مجانی
از این سایت حتما دیدن کنید و به دیگران هم معرفی کنید
http://orq.ir
you.orq.ir
اندیشه
jaAaleEebeEe
امیررضا
سلام.این موضوع تقصثر خودتونه
همیشه همه کاریو به بهترین نحو انجام میدین همه فکر میکنن آجار فرانسه این خسته نمیشین و از همه کاری بر میاین.در حال حاضر همه مسئولان در همه مراحل کاری دنبال امثال شما هستن که همه کارارو بندازن گردنتون…
بد نیست شما هم کمی تنبل بشین.
تو وبلاگم منتظر نظر گرمتون هستم
یارا
یاسمن جون واقعا گاهی اوقات به این همه صبر و حوصله و سعه ی صدرت حسودیم می شه!!!
واقعا من همیشه در عجبم که چطوری اون همه بچه ی نخبه و با سواد از همچین نظام آموزشی بهم ریخته ای در میان
شادی
سلام
یاسمن یه سوال
چرا مدارس به بچه ها اهمیت نمیدن؟
چرا
مامان بـــــــزرگ
تقریبا” مثل سیستم دانشگاه پیام نور هستش که هر دقیقه ممکنه کتاب عوض بشه و هر روز باید پیگیر باشی تا با خبر بشی… وگرنه ممکنه سر جلسه بفهمی!
واقعا” برا همچین اتفاقایی حرفی ندارم که بگم، حتی نظر!
اما اعتراف میکنم خوندن ای بلاگ برام خیلی خوشایندو آرامش بخشه…
0912
و راست گفت شاعر مشکی که : ایرانیا هفتاد میلیون دزد هستن.با شما نیستم
حدیث
حدیث
آخه عزیزم کجا نظم و قانون بوده که تو هلال احمر بخواد باشه ؟ ها ؟

نسرین(بهانه هایی برای بودن)
سلام عزیز

نگران نباش عادیه !
امتحانشم لابد اونجوریه دیگه
عمو اروند
به این نوشته در بلاگ نیوز لینک دادهشد.
الینا
تا بوده همین بوده اگه همه روی برنامه و درست کار بکنن دیگه مشکلی پیش نمیاد
آناهيتا
واقعا تازه فهمیدی چرا هنوز تو چادرن؟نبودن عجیب بود
فرا
شما هم استرس امتحان داری .. ای بابا . چه بی نظمیه .. واقعاً که اون تیکه چادر رو خوب اومدی .. که اگر نظم بود به من بعد از هفت سال کار نمیگفتن باید بیایی گزینش بشی .. اول استخدام میکنند هفت سال ازت کار میکشن ، بعد تعیین صلاحیت برای کار کردن … اینا کارشون خیلی جالبه …
یه بوس کوچولو
من جای تو بودم میرفتم سازمان هلال احمر و یه راست دفتر رئیس. در رو باز می کردم و کتابا رو میزاشتم رو میزش و می گفتم میشه لطفاَ اینا رو در عرض دو روز برای من خلاصه کنید و بگید چی به چیه؟
واقعاَ که این مسئولین شورش رو در آوردن، خجالت داره …
رسپینا
سلام و درود
امید که موفق باشید به ما هم سری بزنید
ندا
آخی …حالا میخوای چیکار کنی؟
مامان آرتین
سلام یاسمن جان
من خواننده همیشگی ات هستم ولی معمولا نظری نمیذارم ولی همه نظرات را میخونم .امروز خوندن نظرات باعث شد کامنت بذارم.
میدونی به نظر من علت خیلی از این مشکلات خود ماییم .خدایی نظرات را نگاه کن جز یه بوس کوچولو همه این قضیه را عادی میدونند فکر کن اگه همه در مقابل همه این بی نظمی ها عکس العمل یه بوس کوچولو را داشتند چی میشد .البته خیلی ها میگن فرقی نمیکنه یا به اعصاب خوردکنیش نمی ارزه .ولی اگه همه در مقابل هر چیز غلط بایستند مطمینم نتیجه میده حتی شاید الان نه ولی برای نسل بعد جواب بده .به نظرت اینطور نیست؟
یاسمن(چند قدم نزدیکتر به خدا)
به مامان ارتین: اره عزیزم من با مشورت با مدیرمون قرار شد نرم این امتحانو بدم چرا که من نماینده افتخاری هستم بابت این نماینده بودنم پولی نمیگیرم که حالا اگه امتحان ندم به جایی بربخوره! و بعد هم یه نامه برای مسئول محترم هلال احمر بنویسم. میگم نامه چون مدیرمون معتقده تو نامه نوشتن هم اعصابمون کمتر خورد میشه هم اونا بلاخره چون نامه اداریه مجبورن جواب بدن.
نسرین(بهانه هایی برای بودن)
سلام خانومی
فکر کنم مربوط به مرورگره اگه فایر فاکس استفاده میکنید باید صفحه را بزرگتر باز کنید مثلا الان وبلاگ شما هم برای من اونجوریه !
مرسی اومدی
علی
زیبا بود…
محمد (قایق)
چرا نرفتین امتحان بدین ؟!!
من تازه میخواستم فنون جدید تقلب رو براتون تشریح کنم !
سمیرا
سلام
بعضی وقتها فکر می کنم که آدمها شبیه روبات شدن! روبات وار فکر می کنن و تصمیم می گیرن.. بی هیچ اندیشه ی انسان وار.
سمیرا
آشپز مدرن....شادی
سلام یاسمن جونم. می گم چه ماجراهای سختی داره این هلال احمری شدن
نیکی
یه شماره تماس به من میدین ؟ می تونین تو وبلاگم نظر خصوصی بذارین .
بهار
خدایی اعصاب آدم از این همه بی برنامگی خورد می شه. می فهمم چی می گی.
انشالله خدا همتون و حفظ کنه و بهتون سلامتی و شادی بده.
کاوه
سلام
من دوباره دارم تو بلاگم مینویسم.وقتی لینکای قدیمیمو باز می کردم فقط وبلاگ شما بود که باقی بود! بقیه بسته بودن
خوشحالم که هستید
مهدی
امیدوارم موفق باشید
سلام من برای بالا بردن معلومات و کیفیت وبلاگم از شما و خوانندگان دیگر کمک و نظر میخواهم.
مهدی
تا حالا خانم های زیادی وبلاگ نویس شدند
راجع به عطاری می نویسم
ما را هم از نظراتتان بهره مند کنید
حجت لباف
سلام

خسته نباشی بابا
امیدوار نباش به این چیزا
سعید
سلام
بابا اینا که طبیعی باید شده باشه
منم آپم خواستی بیا پیشم
شقايق
سلام یاسمن جان
خیلی خوشحال شدم که بعد از مدتها بهم سر زدی
امیدوارم همیشه همینطور پر انرژی باشی
خانم ف
واقعا که چه عصابی خورد میکنند.کار خوبی کردی نرفتی امتحان بدی.
نوشین
بنا به نظر کارشناسی اینجانب ضعف مدیریت انهم بعلت عدم استفاده از چیزی بنام عقل و رای و شعور در عمق این فاجعه اسفناک مملکتی قرار گرفته.
یعنی میدونی یاسی جون وقتی اینا از هیچ انرژی استفاده نمیکنن و بازم چرخ مملکت به یه شکلی میچرخه دیگه میگن بیخیالش…..البت چه چرخیدنی؟!!!!!!!!!
نوشین
سرت سلامت اینهمه الف ابن یادمون دادن یقرون به دردمون نخورد. یک درس توی دانشگاه اینجا معدل سه من دکترا تو ایرانه. ای ریقت در میاد. درست برعکس ایران که سخت میری تو دانشگاه و اسون در میای!!!!!
کاوه - روزمرگی
سلام مامان اشکان
ای بابا ! بانو . پس چطور میخوایم زمینه ساز ظهور آقامون – صاحبمون بشیم؟؟
هان ؟؟
همین امثال شماهان که نمیزارن آقامون زود تر بیا د دیگه.
مهدی بیا مهدی بیا
روز خوش
خانم خونه
ماشالله همه جای مملکتمون همینطوری منظمه و همینطوری همه جا رو نظر فرا گرفته
محمد (قایق)
۳۶۰ یاهوتون رو راه نمیندازین ؟
آرش
منم کاملا موافقم چند سال پیش که اطراف بجنورد زلزله اومده بود رفته بودیم واسه کمک به دوستان می گفتم چه طور می شه که تو کشوری که هر سال این همه بلایای طبیعی میاد بزرگترین ارگان امدادیش این همه ناشیانه و حتی بلا نسبت شما احمقانه عمل می کنه؟ بیچاره مردم…
یاسمن (جند قدم نزدیکتر به خدا)
نه محمد راستش به دلایلی ترجیح میدم راه نندازم…
::نرگس::
بخدا از شهرداری بی برنامه تر توی این دنیا نیست
اینو مطمئن باش

یاسمن(چند قدم نزدیکتر به خدا)
نرگس جون اونو که یه پست در موردش نوشتم همون که قرار بود موش بگیرن!
شرکت نرم افزاری بیگ روبو Big Robo
صاحب یک سایت و وبلاگ حرفه ای باشید
دوست عزیز سلام
به علت علاقه اکثر وبلاگ نویسان تخصصی ، به راه اندازی وبلاگی با نام اختصاصی خود و بدون اجبار در داشتن نام دامنه هایی مانند blogfa , persianblog و غیره ، همچنین داشتن ایمیل با پسوند سایت اختصاصی خود، شرکت Big Robo سرویس جدید” سایت در قالب وبلاگ ” را ارائه نموده است.
برای دریافت اطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه نمائید:
http://blog.bigrobo. com
همچنین شرکت بیگ روبو با شماره تلفن ۷۷۵۱۰۸۴۴ (۰۲۱ ) و آی دی bigrobo_online@yahoo.com درساعات اداری پاسخگوی سوالات شما عزیزان می باشد
اثر انگشت
لعنت به این شهرداری تهران !
سودی
سلام یاسمن جان
از روت شرمنده ام قرار بود باهات تماس بگیرم و جمعه ببینمت جمعه هم کلی برنامه ریختم که باهات تماس بگیرمو وسایلو بسته بندی کردم ولی برامون مهمون اومد.نگی چه آدم بد قولییه.آیا میتونم در طول هفته بیام ببینمت یا بذارم برای ۵شنبه یا جمعه آینده؟
روژانادل
سلام
پس با این اوصافی که گفتین من تو تصمیمم تجدید نظر کنم نه؟
آخه من می خوام با یه خانم معلم ازدواج کنم
.
.
.
اونم خاطرات جالبی از مدرسه داره هرچند مدت کمیه تو این شغله
.
.
.
وبلاگ زیبایی دارین به منم سر بزنین
روژانادل
ممنون که اومدین
.
.
سبز باشین