با نگاه  به پیشونی صاف و بی چروکش یاد  دو سال پیش میفتم که توی مهمونی تا از در وارد شد رو به جمع خانومها کرد و گفت: بوتاکس زدم خوب شدم؟ ابروهاش یه کم بالا رفته بود که من خوشم نیومد ولی خوب اثری از چین و چروک ناشی از پا تو سن گذاشتن نبود.

نگاهمو میدوزم تو چشماش و میگم: راستی تو پیش کی بوتاکس زدی؟ با تعجب نگاهم میکنه و میگه: من؟ من بوتاکس نزدم! نگاهم میفته به چهره بغل دستیش که احتمالا داره عین من دو تا شاخ از تعجب  در میاره. میگم آخه خودت تو مهمونی ا…  گفتی  بوتاکس زدم. میگه: نه من بوتاکس نزدم اشتباه میکنی! میگم: پس چه خوبه اصلا چروک نداری. میگه: الان اونقدر کرمهای مخصوص لایه بردار و ضد چروک هست که نیازی به بوتاکس نیست.  مشتاقانه میگم: تو چه کرمی میزنی؟ میگه: من که هیچی!   میگم : دکتر پوستت کیه؟ میگه: من تازه دارم دنبال یه دکتر پوست میگردم!!!!  

 چه اشکالی داره اگه دکتری رو میشناسیم که خوبه به هم معرفی کنیم؟ اگه کرمی  رو استفاده کردیم و دیدیم اثراتش خوبه به هم بگیم. اگه ترفندی در خوشمزه کردن یه غذا داریم به هم یاد بدیم!  اگه مغازه ای رو میشناسیم که لباسهای مناسب داره رستورانی که غذاهای خوب داره و …. خساست در علم از خساست در پول بدتره!

 و صد البته که من دکتر بسیار نازنین، حاذق و زیبایی رو پیدا کردم (از طریق دکتر دندانپزشک دوستداشتنیم خانوم دکتر استوار)  و بوتاکس رو تزریق کردم. اول به خاطر اینکه  تزریق بوتاکس در کاهش دردهای میگرنی موثره و دوم به خاطر این که فکر میکنم صورت جوون روح رو هم جوون میکنه و خیلی هم راضیم. (الان تقریبا احساس بیست ساله ها رو دارم) و خوشبختانه دیگه نمیتونم اخم کنم! به رامین میگم اون موقع که میتونستیم اخم کنیم بچه هامون  ازمون حساب نمی بردن چه برسه به حالا که دیگه اخم هم نمیتونیم بکنیم !!!  “خانوم دکتر گیتی خلیلی  نرسیده به ظفر در خیابان شریعتی”

ممنونم از مریم عزیزم برای هدیه یه گوسفند به خانواده های بی بضاعتمون… مریم جون نمیدونی چقدر خوشحال شدن. ایمان دارم که ماهها بود گوشت نخورده بودن.  سریرای قشنگم مبلغی که ریختی به حسابم رسید… ممنون از جناب آقای فتوحی اردکانی برای کار قشنگشون.

* ببخشید کدوم دوست عزیز شماره حساب داییم رو تو امریکا خواسته بود که پول به حسابش بریزه هر چی تو کامنتها میکردم پیدا نمیکنم!

خاونم مارال نجفی ایمیلتون اشتباهه چطور میتونم باهاتون تماس بگیرم؟