تو ecco امیرآباد ، یه جفت پوتین انتخاب میکنم و میرم پای صندوق.
پولشو میدم و صندوق دار فاکتور رو میزنه. قبل از برداشتن پوتین از روی پیشخون با خودم میگم بزار یه دور نگاه کنم ببینم سایزش درسته. از تو جعبه که درش میارم میبینم رنگ دو لنگه با هم فرق میکنه یکی ش دو پرده از اون یکی تیره تره. به صندوق دار مشکلو میگم. نگاهی میندازه و به یکی از فروشنده ها میگه یه جفت دیگه بیار.  اما متاسفانه سایز پامو تموم کردن. شروع میکنه به غر زدن: شما باید اول کفشو چک میکردید بعد پولو میدادی! الان دیگه من فاکتورو زدم. میگم آقا من که هنوز از دم صندوق کنار نرفتم. اصرار میکنه که یه واکس coffe به جفتشون بزنید یه رنگ میشن. میگم خوب دوختهای کرمش چی؟ اونا هم رنگ میگیرن. میگه ای بابا خانوم اون که دو ماه دیگه نخش تو هوای تهرون خود بخود قهوه ای میشه. کفشی که پامه و اتفاقا پارسال از خودشون خریدم نشون میدم میگم پس چرا نخهای این هنوز سفید مونده؟! چون جوابی نداره میگه:حیفه ها! همینو ببر! میگم میرم ازشعبه گلستانتون یا شعبه های دیگه میخرم. با یه حالتی میگه هیچ شعبه ای دیگه این مدلو نداره! میگم عیب نداره نمیخرم.
 غرغر میکنه و بعد از این که ۴ تا مشتری رو راه میندازه بلاخره در حالی که انگار قراره شیشه عمرشو بهم بده پولو پس میده!

عین همون پوتینو از شعبه هایپراستارشون میخرم…. !!! مدلهای دیگه رو هم که میگفت شعبه های دیگه تموم کردن شعبه هایپراستار داره!!!

سیستم مشتری مداری در مملکت ما بیب بیب!

 *ممنون از مامان عسلی بابت کمک به راننده پست قبل.
*متشکرم از ماری نازنین و اعظم عزیزم  برای کمک نقدی به نیازمندامون. 
*ممنون  از الهام گلم برای هدیه پول جهت خرید سیسمونی برای دختری که پدر و مادر نداره.

*همچنان لباس نیازمندیم. هم برای دختر بچه و پسر بچه ۶ ساله هم برای پدر و مادرشون.

**اگه بچه دار هستید سری به این وبلاگ بزنید…

***کسی تو آموزش پرورش منطقه دو آشنا نداره؟ میخوام انتقالی بگیرم منطقه دو….