یه باره میبینی که دست روزگار یه دوست قدیمی رو در مسیر زندگیت قرار میده و حضور اون دوست باعث میشه تا حال و هوای زندگیت دوباره افتابی بشه و تو ، ارتعاشات شادی رو در ذره ذره سلول های تنت ، به خاطر وجود اون آدمه احساس کنی … انگار که دوباره متولد شدی و باید اسم اون دوست رو گذاشت فرشته نجات … و این روزها فرشته نجات من رودابه عزیزه … که با یه دنیا عشق خالصانه پذیرای منه که به خاطر دوری از رامین سخت بی قرار و دلتنگم … قدر این دوست ها و این دوستی ها رو بدونیم که کمیاب و پر ارزشن ❤❤❤
پ ن ١ : عکس رو امروز خودم گرفتم .، کل عکس قسمتی از یه دیواره
پ ن ٢: رودابه جونم یه دنیا ممنون برای این همه حال خوب …