پدر و مادر
امروز خیال دارم در مورد پدر و مادر بنویسم … گوهرهای گرانبهایی که تا وقتی در کنارمون هستن قدرشون رو نمیدونیم و مثل چیزها ی دیگه تازه وقتی از دستشون دادیم میفهمیم که چقدر ارزشمند و پر بها بودن! من فکر میکنم به ندرت پیدا بشن پدر و مادری که بچه هاشون رو دوست نداشته باشن و آینده بچه هاشون براشون مهم نباشه. گاهی پدر مادرها حرفهایی میزنن یا محدودیتهایی برای بچه ها قائل میشن که این سوء تفاهم رو در ذهن بچه ها ایجاد میکنه که مادر و پدر بد اونها رو میخوان و یا بهشون اعتماد ندارن و…. که تازه وقتی اون بچه ها بزرگ میشن و خودشون پدر یا مادر میشن میفهمن که تا چه اندازه در اشتباه بودن و دیگه شاید برای جبران عکس العمل زشتی که در بچه گی از خودشون نشون دادن و دل پدر و مادر رو شکستن خیلی دیر باشه….البته روح پدر و مادر اونقدر بزرگه و عشقشون اونقدر عمیق که بزرگترین اشتباهات بچه هاشون رو به راحتی میبخشن ولی خوب این دلیل نمیشه که ما از عشق عمیق و روح والای اونها سوء استفاده کنیم…. یادمون باشه که دل شکستن کار بسیار ساده ای هست و دل به دست آوردن یک هنر….