کیش ایر آخر بی برنامه گی…
رفتمون ۶ ساعت تاخیر داشت…
و برگشتمون… مسافرهای هواپیما سه دسته بودن !!! بعضی ها روی بلیطشون ساعت پرواز 10 شب خورده بود بعضی ۱۰ و نیم و بعضی عین ما یازده!!! و هواپیما ده و نیم شب از زمین بلند شد!!!! (متوسطتشو گرفته بودن کسی دلخور نشه !)
جالب اینجا بود که شماره صندلی دو نفر از ما با دو نفر از یه خانواده دیگه یکی بود!!! ظاهرا باید تو هواپیما رو پاهای هم می نشستیم!!!
*عاشق اون ادمهایی هستم که ثروتشون رو تو مملکت خودشون هم خرج میکنن… و این آقا یکی از همون هاست… هتلی زیبا با پذیرایی خوب… نوش جونش هر پولی که در میاره… قراره یه هتل هفت ستاره هم اینجا درست کنه با آخرین امکانات… البته میگفتن نیمی از سهام ایران سل هم مال اونه.
*سریالهای امسال ماه رمضون به نظر من انقدر بی مزه هستند یا واقعا بی مزه اند؟ !!!
* پارسال یه فرم دادن امضا کردیم که میخواهید یارانه برای مهد بهتون بدیم یا مهد دولتی بمونه و ما همه نوشتیم یارانه دستی ! نمیخواهیم مهد دولتی بمونه! و امسال تموم مهد کودکهای آموزش و پرورش شدن غیر انتفاعی!!! و باید دستهامونو بیشتر تو جیبهامون کنیم!!! به مدیر مهد میگم خوب امیدوارم که دیگه از معلمهای جوون استفاده کنید و تو دلم میگم نه اونایی که یه پاشون لب گوره!!!! میگه: اتفاقا اونایی که پر تجربه هستند بهترن . میگم: و کم حوصله تر!!! میگه: نه اصلا! من الان دو ماهه دنیال یکی هستم که ۳ ساله بازنشسته شده اما راضی نمیشه بیاد. میگم والله من که با یاسمن ۱۵ سال پیش فرق کردم! میگه: من اصلا!!! میگم: خوب شما استثنایید و تو دلم میگم از بس دائم از خودتون تعریف میکنید البته !!!
دوستای عزیزی که ازم شماره حساب گرفتید لطفا اگه مبلغی به حسابم ریختید بگید باید به دست کی برسونم…