پرداخت غرامت بیماری

برای انجام کاری به بیمه رفته ام مدت طولانی میشینم تا نوبتم بشه درست وسط کار من آقایی سر میرسه و بدون توجه به این که یه عالم آدم جلوش هستن و پرونده من هم وسط میزه میگه خانم من یه سوال دارم چرا برای من ٧٧٠٠ تومن خسارت ریختن من یه ویزیت چهل تومنی هم داشتم. خانم مسئول قسمت میگه شماره پرسنلی تون و میره تو سایت تا چک کنه کلی توضیح میده اما مردک یه ریز همون جمله اول رو تکرار میکنه منتظرم که سوال اقا تموم شه اما انگار به کل فراموش کرده که نوبتش نیست اشکان ١١ ساله ام با نگاه گله آمیز میگه آقا نوبت ما بود مردک بی ادبانه میگه ساکت شو بچه! میگم اقا شما وسط کار ما اومدین توجه نمیکنه و به حرفش ادامه میده اشکان میگه آقا نوبت ماست ما خیلی وقته منتظریم با لحن بی ادبانه تر میگه بچه تو حرف نزن اشکان هم میگه من بچه نیستم یازده سالمه ! میگم راست میگه دیگه نوبت ماست و با آرنجم به شونه اشکان میزنم یعنی که حرف نزن. مردک با دلخوری مدارکش رو میگیره و میگه عذرمیخوام خانوم !! البته با طعنه . منم که دیگه دستام از عصبانیت میلرزه میگم بایدم عذرخواهی کنید … دستک دنبکش رو جمع میکنه و میگه من میرم نیم ساعت دیگه میام که دیگران دلخور نشن ! انگار چیزی تحت عنوان احترام به حقوق دیگران کلا در فرهنگ لغات این ادم نیست …. تنها چیزی که به ذهنم میرسه افسوسه برای أدمهایی از این جنس….

ادامه مطب

ازت دلگیرم وطن

داره اهنگ سیب سیمین غانم رو تمرین کنه انگشتای کشیده اش رو کلیدهای پیانو می رقصن و من تو دلم زمزمه میکنم
من از اون آسمون آبی میخوام
من از اون شبهای مهتابی میخوام

دلتنگ که میشی هر نتی از هر أهنگی میشه یه بغض تو گلوت… این روزها از وطنم دلگیرم. وطنی که اگه اینطوری نبود شاید خیلی از دوستان و فامیل به جای ترک اون الان کنارمون بودن…. این روزها داستان دل من داستان وطنیه که هم عاشقشم هم سخت ازش دلگیرم .

ادامه مطب

یخچال ارزون

یه زن تنها و بی سرپرسته و بیمار … میگه میدونی که بعد از عمل جراحی ستون فقراتم دیگه دولا شدن برام عین شکنجه است این یخچالم که خرابه یه ریز باید برفک جمع کنم تو رو خدا ببین کسی حاضره کمک کنه این یخچال رو نو کنم ؟

ادامه مطب