برای دل خودم
برای چی اینجا مینویسم؟ این دنیای مجازی به دنیای حقیقی این مزیت رو داره که هر کسی خودش انتخاب میکنه که کی بیاد توش… یا در واقع کی وبلاگش به دنیا بیاد و چقدر عمر کنه… با چه اسمی بیاد تا کی بمونه و چطور توش زندگی کنه… تو دنیای واقعی مون مجبوریم خیلی از کارها رو خلاف میلمون انجام بدیم چرا که ممکنه دوستمون همکارمون …فلان فامیلمون…. چمیدونم بلاخره کسانی که با ما در تماسن از دستمون ناراحت بشن…. و خیلی اوقات لازمه که یه نقاب روی چهره مون باشه تا دیگرون رو ناراحت نکنیم…نقاب خوشحالی (در حالی که دلمون پر غمه) نقاب ناراحتی (در حالی که اصلا ناراحت نیستیم) نقاب بیماری (در حالی که سالمیم) نقاب سلامتی (در حالی که دنیای دردیم…) و خلاصه خیلی از اوقات مجبوریم اونی باشیم که نمیخواهیم… اما اینجا لازم نیست که اونی باشیم که نمیخواهیم درسته؟… من اینجا در درجه اول برای دل خودم مینویسم… تموم اون چیزایی رو که ممکنه روی شونه هام سنگینی کنه…با نوشتن اینجا یه جورایی سبک میشم…ضمن این که همونطور که قبلا گفتم قولیه که به خدا دادم… یکی شاید بیاد در مورد آموزش کامپیوتر تو وبلاگش بنویسه یکی در مورد مریضیش یکی خاطرات روزانه شو بنویسه حتی من وبلاگهایی رو خوندم که فقط خاطرات روزمره فرزندشون رو مینویسن … یکی ممکنه خبر بنویسه یا شعرهای قشنگ یا بی معنی … یکی ممکنه فقط برای عشقش بنویسه یا … اینجا تنها جاییه که زور توش نیست… این دنیا دنیاییه که مجبور نیستی همه رو راضی نگه داری… اصولا وقتی با آدمای مختلف و سلیقه های مختلف طرفی خواسته های مختلفی رو هم باید پاسخگو باشی…. دلم نمیخواد اینجا هم مثل دنیای واقعیم جایی بشه که همش سعی کنم خودمو تو منگنه قرار بدم برای این که دیگرون ازم راضی باشن یا دلخور نشن…