محبت کردن

سلام یه سلام گرم و پر از عشق

امروز میخوام در مورد محبت کردن و عشق ورزیدن بدون توقع بنویسم… یکی دیگه از راههایی که باعث میشه که عشق به خدا تو قلبامون موندگار بشه اینه که یاد بگیریم به دیگران بدون توقع تلافی کردن محبت کنیم… اولش یه کم سخته چون ماها عادت کردیم هر کاری واسه دیگران میکنیم تلافی کنن.. ولی بعد که براتون جا افتاد میفهمید که چه حالی داره.. اصلا یه جور خاصی به آدم انرژی میده … از همین الان تصمیم بگیرید که هر جا خواستید به کسی کمک کنید قلبا ازش توقع تلافی نداشته باشید این کار دو تا حسن داره اول اینکه هی غصه نمیخورید که چرا فلانی جواب خوبیهام را نداده یا با بدی داده ودر واقع انرژی های منفی را در خودتون راه نمیدید دوم این که تلافی خوبیهاتون رو می سپرید دست خدا که سخاوتمند تر از بنده اش هست… به امتحانش می ارزه.. باور کنید حتی از لحظه ای که آدم تصمیم به خوب بودن و کمک کردن به دیگران را میگیره فراوانی در زندگیش بیشتر میشه….. انگار یه جوری تمام گره ها باز میشه انگار هر جا موندی از آسمون برات یه کمک میرسه… و انگار که خدا نشسته منتظر که فوری جبران کنه…

ادامه مطب

بخشش

سلام

امروز صبح در حالیکه با خوشحالی سر کار رفته بودم فهمیدم که یکی از همکارام سرطان قابل کنترلش اعضای دیگرش رو هم در گیر کرده و ۵ شنبه عمل میشه… بوسیدمش و بهش قول دادم که برای سلامتی اش دعا کنم… میدونید چرا براتون نوشتم ؟ چون به دعا خیلی معتقدم… دعای ساده به زبون خودمون و خیلی خالصانه میتونه معجزه کنه.. اگه دلتون خواست برای سلامتیش دعا کنید… میخواستم امروز در مورد بخشش بنویسم… میخواستم بگم اگه هوس کردید مثل من عاشق خدا بشید اولین قدم بخشش … بخشیدن آدمهایی که دلتون رو شکستند… آزارتون دادن..تهمت بهتون زدن…. بخشش از ته قلب… همین الان یک کاغذ بردارید و اسم تمام کسانی رو که به نوعی ازشون دلگیرید یا متنفرید!!! را بنویسید و قرار بگذارید که از امشب هر شب برای سلامتی  شون دعا کنید چون اونهایی که ما رو آزار میدن به نوعی بیمار هستند و نیازمند دعا…وقتی دلتون از کینه خالی بشه جا برای عشق خدا بیشتر میشه…بهش فکر کنید….    

ادامه مطب

چطور عاشق شدم…

چی شد که خدا و من با هم انقدر دوست شدیم؟

نمیدونم!حسش مثل عاشق شدن بود!! تا حالا عاشق شدید؟ من شدم! یه دفعه چشم دلت رو باز میکنی و میبینی که مال خودت نیستی… انگار مثل یه قند حل شدی تو آب! شیرینی … وجزء جزء وجودت از این شیرینی لذت میبره… همیشه دوستش داشتم ، خدا رو میگم… اما یه دفعه به خودم اومدم دیدم عاشقش شدم و تو قلبمه …حس بودنش عین یه عشق منقلب کننده است… با این تفاوت که مطمئنی که اون هم به اندازه تو شایدم بیشتر دوستت داره… بهش قول دادم، قول دادم که یه جوری این حس ملکوتی و زیبا رو به همه منتقل کنم…..

ادامه مطب