میگه: تو رو خدا میبینی چه زمونه ای شده؟ قبلا اگه یه دختری زنگ میزد خونه پسری و مادر پسره گوشی رو بر میداشت دختره نمیدونست چطوری قطع کنه. حالا این دخترک زنگ زده به من و با کلی ناز و غمزه میگه نشناختید؟ من دوستِ پسرتون فرشیدم! میگم بفرمایید. میگه والله میخواستم یه قراری بزارم بیام خونه تون! شما رو ببینم! دستام از اضطراب یخ میکنه همینطور که گوشی تو دستم خشک شده میگم والله من این هفته خیلی گرفتارم! دخترک با ناز میگه اشکال نداره تو هفته دیگه زنگ میزنم یه روز هماهنگ میکنیم! آخه فکرشو بکن من پسرم ۱۸ سالشه دختره خیلی باشه ۱۷ ساله انقدر روش زیاده که میخواد پاشه بیاد خونه مون. حالا دلشوره گرفتم اگه هفته دیگه زنگ بزنه چه بهونه ای بیارم!!!!!!  نگاهش میکنم ، اضطراب همه وجودشو گرفته… میگه چرا جوونها اینطوری شدن. داریم کجا میریم؟ میگم: ببین اینا همش به تربیت خانواده بستگی داره مهم نیست کجای این کره خاکی داری زندگی میکنی مهم اینه که وقتی از کودکی به فرزندت ارزش ها رو یاد دادی اونوقت هر جای دنیا هم که بره  میدونه چی ارزشه و چی ضد ارزش… درسته که متاسفانه نسل جدید داره دچار یه فقر ارزشی میشه یعنی خیلی ها واقعا نمیدونن که چقدر ارزش دارن! و چه چیزهایی تو زندگی یعنی ارزش اما واقعیت اینه که اگه از کودکی دوستانه و غیر مستقیم ارزش ها رو بهشون آموزش بدیم کمتر تحت تاثیر محیط قرار میگیرن…  تو راه برگشت به خونه  با خودم فکر میکنم یعنی تا وقتی که اشکان بشه ۱۸ ساله این نسل ممکنه به کجا برسن!!!!!

متشکرم از دوست خوبم فاطمه صمدی برای کمک جهت خرید سیسمونی نوزادمون.
 ممنونم از غزال و ماری عزیز برای کمک به خانواده ای نیازمند.
متشکرم از اشکان مزارعی عزیز برای کمک به خانواده ها ی نیازمندمون.
ممنونم از همکار عزیزم فاطمه بشکار دانا برای کمک جهت خرید گوشت و کمک به بیماری نیازمند.
 متشکرم از همکار خوبم خانم جوادی برای کمک به صندوق قرض الحسنه مون.

*این آقا بیست میلیون خرج عمل پیوند ریه اش میشه!
این خانواده نیاز به پول پیش خونه دارن.