زنگ در رو میزنن. خانومی پشت آیفون میگه که از یه مرکز درمانی اومدن برای سر شماری و دادن کارت درمانی.  در رو باز میکنم و میرم تو راه پله ها . خانوم سرشمار! که ظاهرا خیلی هم عجله داره فرمی رو درمیاره و میگه: اسم سرپرست خانوار؟ میگم رامین…. . سال تولد؟ میگم ۴۵ .میزان تحصیلات و شغل ؟ میگم دکتر دامپزشک می نویسه پزشک…
میگم: ببخشید گفتم دامپزشک .میگه مهم نیست فرقی نمیکنه! بعد میگه خودتون ؟ میگم لیسانس پرستاری اما دبیرم می نویسه کارمند! میگه: نوع بیمه؟ میگم من خدمات درمانی اما بچه ها و شوهرم تامین اجتماعی… بی توجه به حرف من میزنه خدمات درمانی و در جواب نگاه پرسشگر من میگه مهم نیست!

طبقات دیگه خونه نیستن..

میگه شما در موردشون نمی دونید؟ میگم نه اونقدر دقیق . میگه مهم نیست… طبقه بالا  سرپرست خانوارشون متولد چه سالیه؟ میگم فکر کنم هم سن ما باشن… میزنه ۴۶   میگه تحصیلاتش؟ میگم لیسانس حسابداری و …  میزنه کارمند!  بعد میگه چند تا بچه دارن ؟  میگنم سه تا. میگه اوووههه!! ازدواج نکردن؟ میگم چرا پسرشون نامزد کرده. تعداد فرزند رو میزنه دو تا! میگم خانوم سه تا هستن. میگه  اونی که نامزد کرده عروسی میکنه میره دیگه!!!!!

بعد میگه طبقه اول چی؟ میگم نه در مورد اونا اطلاعاتم کافی نیست! جلوی طبقه اول مینویسه خالی!!! میگم بزارید شماره تلفنشون رو بدم تلفنی ازشون بپرسید چرا نوشتید خالی! شماره رو میگیره و … بعدم دو تا کارت میده بهم و میگه بیا این شمارها رو که با مداد نوشتم خودت با خودکار پر رنگ کن و اسمتونو توش بنویس! یه کاغذ هم میده میگه این کارها تو این مرکز درمانی برای شماها ارزون تر انجام میشه! میخوام بگم اگه اونایی که اونجا کار میکنن دقت عمل شما رو داشته باشن که برا خودش اونجا بهشتیه!!!! اما حرفی نمیزنم تشکر میکنم و میام تو…

واقعا اگه هر کدوم از ما آدمها برای کاری که میکنیم ، وقتی که میزاریم ارزش قائل باشیم دنیا میشه بهشت اما حیف که

*این خانواده  حموم و دستشویی شون که تو حیاط بوده بر اثر آتش سوزی سوخته و الان حموم و دستشویی ندارن و متاسفانه شرایط مالیشون جهت ساخت و مرمت اونجا خیلی نامناسبه حالا فکر کنید آدم تو خونه اش توالت نداشته باشه!
*این دخترک که نه پدر داره و نه مادرو با مادربزگ پیرش زندگی میکنه در شرایط مالی نامناسب مالی  به سر میبره…
*اگه کسی کامپیوتر دست دوم داره و نمیخواد میتونه بدتش به این دخترکی که پدر نداره و مادرش یه کارگره ، دخترک داره دیپلم ساختمان میگیره و میخواد با کامپیوتر تو خونه کار کنه….

***این هفته شدیدا به دعاهای خیرتون احتیاج دارم…

**ممنونم از فایای گلم  که از اونور کره زمین به صندوق قرض الحسنه مون کمک کرده . فایای جون الهی هر جای هستی شاد و سلامت باشی… 
**ممنونم از سارینای گلم برای کمک به جهاز عروس.
**ممنون از علی نازنین برای کمک جهت پول پیش خونه یه نیازمند.
** متشکرم از مریم قربانی عزیز برای کمک به نیازمندهامون.
**ممنونم از مریم انوری عزیزم برای هدیه مبلغی پول جهت خرید گوشت برای تعدادی از خانواده های نیازمندمون.
**متشکر از لیلا مامان مارتیا برای کمک به خانواده های نیازمندمون.

خوب تکلیف خیلی از پولهایی که نمیدونستم کیا به حسابم ریختن معلوم شد اما همچنان  تکلیف یه ۱۰۰ تومن در تاریخ ۲۸ فروردین، یه ۷۰ تومن در تاریخ ۱۰ اردیبهشت و یه ۵۰ تومن در تاریخ سیزدهم اردیبهشت معلوم نیست… ممنون میشم خبرم کنید…