کیسه گیلاس و گردو رو که میدم دستش میگه خانوم جان (همیشه با همین لفظ صدام میکنه) الهی دورت بگردم. یخچالم خراب شده تا حالا چند بار دادمش تعمیر اما دیگه گفته تعمیر بشو نیست. هوا گرمه منم انسولینی. بعد کیسه رو میزاره زمین و مانتوشو میزنه بالا و میگه ببین خانوم جان دروغ نمیگم جای آمپولها رو رو شکمم ببین… می بوسمش و میگم عزیزم من حرفتو قبول دارم لازم نیست چیزیو ثابت کنی… میگه خانوم جان انسولین میخریدم ۱۰۰۰ تومن الان شده ۵۰۰۰ تومن . بیرون یخچال خراب میشه تو رو خدا خانوم جان دورت بگردم یه یخچال برام جور کن….   

   نگاه میکنم به چشمهای قشنگش، با این که سنش بالاست، چشمهاش برق شونواز دست ندادن. فکر میکنم این زن چقدر زیبا بوده اما چه فایده ؟ ۹ تا بچه داره که هر کدوم یه مشکل دارن از مشکل کلیوی گرفته تا صرع و بیماری روانی… یه زن یه تنه فقط با دستفروشی و کار تو خونه های مردم زندگی رو چرخونده … شوهرش صرعی بود و سالها از کارافتاده گوشه خونه تا بلاخره فوت کرد… دخترشم که شوهر کرد بعد یه مدت از شوهر معتادش طلاق کرفت و با دو تا بچه وبال گردن اینا شد. یه آن از فکر اینهمه فشار رو یه نفر نفسم بند میاد… انگار منتظر جواب منه چون با اون نگاه قشنگ و ملتمسانه اش نگاه از چشمای من بر نمیداره… میگم چشم حتما برات جور میکنم… میگه قربونت برم خانوم جان ثواب میکنی هوا خیلی گرمه… میره و من در حالی که دارم الباقی گردو و گیلاسهایی که آقای جبلی داده رو تقسیم میکنم به این فکر میکنم که آخه یه زن مگه چقدر میتونه زیر بار مشکلات زندگی تاب بیاره؟   

ممنونم از همکار خوبم فاطمه بشکاردانا برای هدهی مبلغی پول جهت خرید گوشت برای خانواده های نیازمندمون.
متشکرم از شادی عزیم برای هدیه یه تخت نوزاد به خانواده ای نیازمند.
ممنونم از امیرحسین بیاتی برای هدیه مبلغی پول به خانواده های نیازمندمون.  
متشکرم از خانم کدخدا زاده برای هدیه یه تلویزوین به خانواده یا که تلویزیون نداشتند.
متشکرم از برادرخوبم فتاح جبلی برای هدیه مقدار زیادی گیلاس و گردو به خانواده هاییمون که توان خرید میوه رو ندارن…
   

۲۴ تیر مبلغی به حسابم ریخته شده ممکنه بدونم کدوم دوست ریخته و به کی باید بدم؟  

دیروز جشن تولد پرشین بلاگ بود اینم چند تا عکس از جشن   

عکس از عکاس!
عکس از عکاس!
گیلاسی و ویولت
گیلاسی و ویولت
دکتر بوترابی که کلی حرفهای بامزه زدن
دکتر بوترابی که کلی حرفهای بامزه زدن

   

نگار که بلیطش برنده شده بود!
نگار که بلیطش برنده شده بود!
مردی از مترو که نگار بی اون که بدونه تو سالنه شماه ای که اعلام کرد مال ایشون بود!
مردی از مترو که نگار بی اون که بدونه تو سالنه شماه ای که اعلام کرد مال ایشون بود!
بدون شرح!
بدون شرح!
لبخند شیرین ویولت
لبخند شیرین ویولت

 **این بیمارستان خصوصی  نیاز به یه نرس داره برای بخش کودکان . اگه کسی تمایل به استخدام داره برام کامنت بزاره.
**این آقا که متاهله و سابقه کار اداری و کار در دفتر مدیر عامل  و کار با اتوکد رو داره دوره فتوشاپ رو هم گذرونده بیکاره و دنبال کار میگرده.. 

*این دختر خانوم برای پرداخت شهریه دانشگاهش به ۵۰۰ تومن نیاز داره