چشماش روی کوله پشتی که عکس سیندرلا روش خودنمایی می کنه مات میمونه… دستهای مادرشو میکشه و با نگاه ملتمسانه میگه : اینو بخر. مادر نگاهی به قیمت کوله پشتی میندازه و با بغض فروخورده میگه فروشی نیست… و دست دخترک رو میگیره که برن . دخترک اما انگار پاهای کوچکش رو به زمین میخ کردن! تکون نمی خوره و با التماس به مادرش میفهمونه که میدونه مادر دروغ میگه… مادر اما ، که هزار درد در سینه داره انگار که میخواد تلافی تموم دردها رو سر کوله پشتی خالی کنه دستهای دخترک رو محکم تر میکشه و میگه میخرم اما از اینجا نه! این گرون فروشه…. مادر با سرعت قدم برمیداره و دخترک تقریبا دنبالش کشیده میشه …. پله رو نمیبینه و میخوره زمین… و زمین خوردن بهونه ای میشه تا بغض فروخورده شو با اشک بریزه بیرون. مادر با گوشه روسریش اشکهای دخترک رو پاک میکنه بوسه ای عاشقانه به روی گونه از اشک خیس دخترک میگذاره و با این که میدونه درد دخترک از کجاست میگه: خیلی درد داری ؟ و دخترک هم که پله بهترین بهونه رو دستش داده میگه خیلی و بغضش میترکه… تمام راه اما سیندرلای کوله پشتی رهاش نمیکنه چند روز دیگه اول مهره و دختر قصه ما باید با همون کیفی که وقتی به دستش رسید زیپش پاره بود و عکس یک ماشین روش دهن کجی میکرد بره مدرسه…
*ممنونم از علیشاه صمدی و طناز عزیزم برای هدیه مبلغی پول جهت جراحی دخترک پست پیش…

*ممنونم از علی فاضل عزیز و نازنین اولیایی جهت هدیه مبلغی پول برای خرید شیر خشک برای نوزاد دو ماهه بی مادری که گرسنه مونده…
*متشکرم از خانوم صادقی برای هدیه مبلغ زیادی کفاره جهت خانواده های نیازمندمون.
*یه دنیا تشکراز محمد عزیز برای هدیه یه دست مبل یه ست نهارخوری یه دراور و یه بوفه سه تکه به خانواده ای که پدر نداشتن و این وسایل زندگی پر از غمشون رو رویایی کرد.
*متشکرم از آی تک عزیزم برای هدیه کلی لباس به خانواده های نیازمندمون.
*ممنونم از فاطمه نازنین ، مریم علوی عزیزم، مهسای گلم، ریحانه عزیزم برای هدیه مبلغی پول به دخترک پست پیش …
*متشکرم از زهره و محمد و محیای عزیز برای هدیه مبلغی پول جهت نیازمندهامون. در تاریخ ۱۲ شهریور و ۱۷ شهریور مبالغی به حسابم ریخته شده که نمیدونم کدوم دوستان و برای چه کسی ریختن تمنا میکنم کامنت بگذارید تا بدونم این ۴ سری پول باید به چه کسانی داده بشه ..

** عروسی دارم که پدر نداره و جهاز هم نداره و ….
** این خانوم که فوق لیسانس حسابداری هست دنبال کار میگرده.
** این دختر خانوم برای شهریه دانشگاهش مونده…
** این آقا پسر دانشگاه قبول شده و برای شهریه اش مشکل داره.
** این عروس ما فرش و رختخواب نداره…
** این دختر خانوم که  در رشته برنامه ریزی شهری مقطع کارشناسی در دانشگاه شهید بهشتی و در کار شناسی ارشد برنامه ریزی شهری دانشگاه تربیت معلم تهران تحصیل کرده دنبال کار میگرده .

آخر شهریور  میخوام برای بچه های اون خانواده هایی که نیازمند هستند کیف و لوازم تحریر بگیرم یا مبلغی بدم که بتونن کفش و مانتوی نو برای مهر ماه بگیرن اگه کسی دلش میخواد کمک کنه خبرم کنه.