ساعت ۱۱ شب یه مسافر در بست بهش میخوره برای اکباتان. مسافر چند تا کارتون سنگین داره که میگه توش وسایل مربوط به کامپیوتره مثل کیس و مونیتور… زنگ میزنه خونه و به مامانش خبر میده که مسافر دربستی بهش خورده، قرار میشه ۱۵ تومن بگیره. اکباتان ، مسافر هی دم ورودی های مختلف میگه نگه دار و آخر سر میگه نمیتونم آدرسو پیدا کنم میشه گوشیتونو بدین تا با طرف تماس بگیرم؟ راننده هم میگه باشه. مسافر یه کم دم درختها با موبایل راننده حرف میزنه و یه دفعه تو تاریکی شب گم میشه… راننده که پسر جوونیه اول دلش شور میزنه بعد با خودش میگه جایی نمیره وسایلش تو صندوقه اما وقتی ساعت از نیمه شب میگذره و خبری نمیشه با نگرانی میره صندوق عقب سر کارتون ها و میبینه تو کارتون ها پر از قلوه سنگه!!! با ناراحتی از یه تلفن عمومی به مادر پدرش که بارها به گوشیش زنگ زده بودن و دیده بودن گوشیش خاموشه خبر میده که چه بلایی سرش اومده و میاد خونه. فردا صبح از گوشیش بهش زنگ میزنن. قربانی دوم بوده! راننده ای که همون مسافر دربستی برای جاده ملارد سوار ماشینش میشه و وسط راه به راننده میگه من باطری گوشیم تموم شده اگه ممکنه یه لحظه گوشی تونو بدین و این گوشی من پیشتون باشه! (باز هم راننده دوم گول کارتون های سنگین صندوق عقب رو میخوره) و مسافر با گوشی یه میلیون و پونصدی راننده دوم میزنه به چاک! و حالا راننده دوم خوشحال از این که لا اقل یه مدرک از دزد گوشی داره !غافل از این که گوشی که دستش مونده که اتفاقا گوشی ارزونی هست مال یه مال باخته دیگه است . که البته راننده دوم هیچ جور زیر بار نمیره که گوشی پسرک و سیم کارتشو پس بده! چون معتقده این گوشی به جای اون گوشی باید دستش بمونه !!!! دوستان عزیزدر صورت تمایل این پست رو به اشتراک بزارین تا این بلا سر آدمهای دیگه نیاد….
** باز یه پول عجیب غریب ریخته شده به حسابم لطفا هر کی پل میریزه حتی اگه میخواد ناشناس هم باقی بمونه با اسنم مستعار بهم خبر بده که پول باید صرف چه کاری بشه . ممنونم .
* دارم برای یک خانوم که شوهرش معتاد بوده و سال ها پیش جدا شدن و الان یه دختر دوم راهنمایی داره و از راه کارگری تو خونه های مردم زندگی شو میگذرونه پول پیش برای خونه جمع میکنم. صاحب ملک خونه اش رو میخواد و این بنده خدا که قرونی پس انداز نداره دربدر دنبال جاست و خونه ها هم که ماشالله پول پیششون سرسام آوره! ایمان دارم که کمک برای این که یه سرپناه برای این دو نفر پیدا کنیم راه دوری نمیره و کائنات به زیباترین وجه برامون جبران میکنه. نمیدونم چرا یه حسی بهم میگه خیلی کمک جمع میشه!
* اگر کسی توی خانواده اش فرزند معلول یا بیماری خاص داره که زندگیشو تحت الشعاع قرار داده و دوست داره که این مسئله در تلویزیون (شبکه خبر) مطرح شه که شاید فرجی برای حل مشکلش بشه حتما برام کامنت بزاره تا قرار مصاحبه رو بزاریم.
* اگر خیریه ای هست که افراد اون خیریه دوست دارن با مطرح شدنشون در شبکه خبر مردم بیشتر با کمک رسونی هاشون آشنا بشن برام کامنت بزارن تا هماهنگی های لازم انجام بشه.
* یه خانومی که شرایط مالی خوبی هم نداره و دست فروشه یه مادر خیلی پیر داره ، دیروز التماس دعا داشت میگفت تو رو خدا پتو کهنه هاتونو دور نندازید بدید به من برای مادرم…
و اما تشکر از دوستان عزیزم: ممنونم از
**رضا فریور عزیز برای هدیه یه عالمه لباس نو که همه مارکهاشون بهشون بود به خانواده هامون.
** هاله و هدی نازنین که دائم با کمکهای عالی شون و خرید مواد غذایی برای خانواده هامون خنده به لبهای خیلی ها میارن.
** دوست عزیزی که اسمشون رو هم نمیدونم برای کمک به صندوق قرض الحسنه مون.
** دوست خوبم سیما حسینی که از اونور دنیا پول ریخته حسابم برای کمک به خانواده هامون.
** پریسای عزیز برای هدیه یه گاز به خانواده ای نیازمند.
** دوستی که یه مقدار لباس و ظرف فرستاده مدرسه مون و من هر چقدر فکر میکنم اسمشون یادم نمیاد…
** و ممنونم از کامران قانعان عزیز از کانادا که جهت شادی روح خواهر دوستداشتنیش (گلناز) برای پول پیش خونه اون خانوم کمکمون کرده.
و متشکرم از دوست قدیمیم شبنم عزیز از کانادا برای کمک مالی به خانواده هامون.
** علیرضا (مردی از متروی عزیز ) کامنت پست قبل رو اون دانشجو برای شما و همه اونایی که تو مدت ۴ سالی که درس میخونده کمکش کردین نوشته خوندنش خالی از لطف نیست :
دانشجو
با سلام و آرزوی لحظه های خوش برای تمامی عزیزان:
بنده همون دانشجوی ترم آخری هستم که تو این پست یاسمن عزیز ازش نوشته…
اولش که دانشگاه قبول شده بودمچشام غرق اشک بوداما نه اشک خوشحالی…اشک غم…
غم اینکه با این همه شهریه و پول نداشته چطوری میتونم به درس خوندن ادامه بدم و برا خودم کسی بشم و از این فلاکت بی پولی نجات پیدا کنم…
با همه این فکرا ته دلم روشن بود و به خدا امید داشتم…خسته بودم….از خودم از روزگار…رفتم اینترنت و تو گوگل سرچ کردم”خدا”…خواستم اینقد از خدا بخونم و بخونم تا شیطون نتونه تو ذهنم وارد بشه و ناامید بشم…
باورم نمیشد…چی میدیدم خدایا…
سایت یاسمن عزیز رو اون لحظه برای بار اول میدیدم و باورم نمیشد تو این دورو زمونه همچین کسایی هم باشن که دغدغه و کارشون کمک به هم نوعانشون باشه….برا این که باورم بشه رفتم وچندتا از پستهارو خوندم.با وجود شک و تردید منم براش ایمیل زدم و درخواست کمک کردم…شمارش و داد و ….
از اون روز ۴ سال میگذره…و من الان دانشجوی ترم آخرم…همین خرداد ۹۲ فارغ التحصیل میشم وهنوز گیجم که خدایا واسه کدوم کار نکردم کمکم کردی…
نمیدونم با چه زبونی تشکر کنم که جوابگوی این همه محبت باشم اما امیدوارم برا خودم کسی بشم و جزء کمک کننده های سایت بشم.میدونم که یاسمن جون رو خدا اینقدی دوست داره که هر آرزویی داره رو برآورده کنه اما جا داره دعا کنم که”
خدایا تو سخت ترین و تنهاترین لحظات که ماییم و اعمال و تنهایی و تو و تو…تنهاش نذار…
بهترین و بهترین و بهترین هارو براتون آرزو میکنم.هرچند فارغ التحصیل شدم اما یادم نمیره و نخواهد رفت و تا عمر دارم دعاتون میکنم.
در پناه حق باشید.خدانگهدار
پ ن: خوشحالم دیدمت، خوشحالم اومدم جلو و تو آغوش گرفتمت و غرق بوسه ات کردم… تو رو نمیدونم اما من واقعا دلم برات تنگ شده بود…
علیرضا مردی از مترو
سلام
من کمترین که کاری نکردم … لطف خدا بوده که با شما آشنا شدم و واسطه خیر هستید … ایشالا هرجا زیر این آسمون خدا هستید همیشه دلتون شاد و لبتون خندون باشه و سالم و سلامت باشین
برای ایشون هم آرزوی موفقیت و خوشبختی دارم
یاعلی
zahra
پست بینهایت زیبایی بود دوست من حرف نداشت.
ممنون ازت.
دوست خوبم شما موافق با تبادل لینک هستی؟
اگه آره وبلاگ منو با اسم حرف هایی برای گفتن لینک کن بعد خبرم کن وبلاگ زیباتو با عنوانی که مدنظرته لینک کنم.
منتظر حضور گرمت هستم.
یا علی.
زهرا
سلام
اول از همه بگم که خیلی دوستون دارم یاسمن خانم گرچه به من کمک نکردین ولی بالاخره خیلیا هستن که کمکشون کردید و به سونوشت من دچار نشدن.
چند سال پیش تو با وبلاگ شما آشنا شدم در حالی که به شدت محتاج کمک بودم و زندگیم به خاطر ۲میلیون رو هوا و معلق بود.
بعد از کلی دل دل کردن بهتون ایمیل زدم و شما هم جواب دادید نامه بنویس به رئیس جمهور تا بهت وام بدن. من قبلا این کارو کرده بودم ولی چون وقتی رفتم بانک ازم سپرده می خواست و من نداشتم رئیس بانک بهم پیشنهاد داد باهاش دوست شم تا کارمو راه بندازه من قبول نکرده بودم دیگه پی گیر وام نشدم.
بعد از ایمیل شما نا امیداز همه جا مدتی بعدبازم رفتم بانک و طرف فهمید که خیلی خیلی نیازمندم و بیشتر عذابم دادو توهین کرد و من باز منصرف شدم
اما چکیکه داشتم برگشت خورد و بازداشت شدم. دلم نمی خواد از تجربه یک هفته ای زندان رفتنم بگم براتون و ای کاش برای هیچ کس پیش نیاد. شوهرم با وجود تمام بی غیرتیش رضایت طلبکارو گرفت ولی مشروط به این که پول رو ماهیانه و با سود۱۲ درصد بهش برگردونیم و این جوری من افتادم تو خط پول نزول دادن.
حالا من مونده بودم و یه شوهر بی کار و معتاد و وحشی با یه دختر بچه کوچیک و حقوقی که ۸۰درصدش می رفت جای قسط و بدهی و اجاره خونه و بقیه اگه از دود و دم آقا زیاد میومد خرج زندگی می شد به علاوه صاحبخونه چشم چرون و هیزی که بهم نظر داشت.
تابالاخره طلبکار با کلی خواهش تمنا قبول کرد که اصل پول بهش برگشته و چکم آزاد شد
بعد از اون درخواست طلاق دادم که راحت شم. و اینجا بود که خانواده همسرم فهمیدن که پسری هم دارن و یه روز که من سرکار بودم و خوشبختانه دخترم پیشم بود تمام وسایل زندگی که جهیزیه من بود یا با خون دل تهیه کرده بودم رو فروختن و خونه رو به صاحب خونه تحویل دادن و باپول رهن خونه و فروش وسایل پسرشونو فراری دادن به ترکیه.
و من موندم و یک دختر بدون خونه و زندگی و هیچ …
حرفام طولانی شد. منو ببخشید.
براتون آرزو می کنم تو راه بزرگی که در پیش دارید موفق باشید و دوس دارم یه روزی منم بیام اینجاو با افتخار بنویسم مبلغی پول به حسابتون ریختم برا کم به نیازمندا …
mary
سلام
امروز میخواستم براتون کارت به کارت پول واریز کنم ولی پیام میداد که کارت مقصد نامعتبر است. اگر میشه رسیدگی کنین و خبرش رو بدین.
ممنون
--
سلام
من یک معلولم
زندگیمون هم خیلی سخته
هزینه های درمان که الان دیگه وحشتناک شده
ولی از خانواده ای هستم که صورتمونو با سیلی سرخ نگه میداریم و نه خودم و نه خانوادم راضی به اینکه توی شبکه خبر صحبت کنیم نیستیم ولی اگه صداتون به جایی میرسه یه کاری بکنید
هزینه های درمان هر روز دارن وحشتناک تر میشن انقدر که ما ترجیح میدیم با مشکلمون کنار بیایم به جای درمانش
admin
Mari azizam shomare kart avaz shode6037/9913/8930/ 8689 merc rikhti hatman khabaram kon booos
admin
ممنون علیرضا اما باور کنید اینجا بدون شما هیچه
عباس
یاسمن جان کارت قابل تقدیره ولی هرگاه به مسلمان کمک کردم پشیمان شدم یه روز تو پمپ بنزین یکی گفت داداش من پول ندارم سه لیتر بهم بده تا خونه برسم شلنگ رو دادم گفتم بزن تا سرمو برگردوندم گفت ۸ لیتر شد گفتم عیب نداره دیدم ۱۸ تا زده با خودم عهد کردم هرگز به یک مسلمان شیعه کمک نکنم
مامان کپل
سلام یاسمن خانم من یه خواهر شوهر از کار افتاده دارم که نیاز به پرستار داره اگه شما خانمی را میشناسید که قابل اعتماد باشه و امکان اجاره خانه نداشته باشه به صورت شبانه روزی برای پرستاری ایشان به من معرفی کنید که هم به ما کمکی بشه هم آن خانم سرپناهی پیدا کنند
با تشکر
مواظب باشید
دوستان عزیز مواظق حیله های اینترنتی باشید . دزدان راه های زیادی برای کلاه کذاشتن سر انسانهای پاک یادگرفتن .شاید این وب سایت هم یکی از اونا ش باشه . مواظب باشید . راه های جدید گدایی اینترتی را هم یاد گرفتیم . منم یه جون نیاز به پول دارم کسی هست شماره کارت بدم پول بریزه به حسابم خدا صد زمین صد در اسمون ای مردم خرن ای مردم خرن عوض بده .
admin
دوست خوبم راست میگی باید مراقب بود هر کس دوست داره میتونه بیاد محل کارم تخقیق کنه
جعفری حسینی
لطفا تماس بگیرید ۰۹۱۳۱۶۹۲۶۹۰