نگاهم برای آخرین بار توی خونه میچرخه اونقدر عمیق که انگار میخواد همه ی زوایای خونه رو با تموم جزییاتش تو یه فولدر ضبط کنه…. یه باره باز می گردم به بیست و دو سال پیش وقتی برای اولین باربه عنوان عروس پا تو این خونه گذاشتم …. کنار در میشینم رو زمینی که دیگه  چیزی کفش نیست. نگاهمو تو خونه ای که خالیه می گردونم و تموم این سالها با خاطرات تلخ و شیرینش عین یه فیلم جلوی چشمام رژه میرن ، نگاری که تازه به دنیا اومده و با خودش یه دنیا شادی به خونه آورده ، نگاری که راه افتاده ، مدرسه میره، کنکور میده ، دانشجو میشه، اشکانی که با اومدنش دوباره شور جوونی رو بهمون هدیه میده ، شیطونی هاش، و بزرگ شدن و مدرسه رفتن و ….        یه قطره اشک روی گونه ام می غلطه و ازکنار لبم می چکه روی دستم، اصلا نمیفهممش ، اشکمو میگم ، نمیتونم بفهممش، بعد ازمدتها انتظار حالا که خونه مون حاضر شده و دارم از اینجا میرم این اشک چه معنی داره؟ اشک دوم که میاد میفهمم که این بغض برای دوری از عزیزی هست که با رفتنم از اینجا کمتر میبینمش . خواهری که برام همیشه یه پناه بوده. همین که میدونستم دو تا کوچه اونورتره و هر موقع اراده کنم چند دقیقه بعد کنارمه بهم حس امنیت میداد، خواهر مهربونی که همه وجودش عشق بود و عشق بود و عشق …. یه فرشته نازنین در قالب یه خواهر…. و بغضم می ترکه ……

نگاهم میفته به تابلویی که روی سه پایه جا خوش کرده قایقی روی آب ، در دریایی طوفانی، کاری که این روزها علیرغم مشغولیاتم در حال نقش زدنش بودم و چون خیس بوده مونده تا دقایق آخر به خونه ی جدید بره…  حرف استاد عزیزم توی گوشم میپیچه که میگه قوی باش یادت باشه طوفانی ترین روزها هم نمیتونن کوچکترین زورق ها رو در کام خودشون بکشن مگه این که اون زورق حفره ای داشته باشه … نزارحفره ای در روحت ایجاد بشه و قدرت رو ازت بگیره ، به خاطر میارم که قراره این روزها بیشتر از همیشه خواهرمو ببینم قراره برای چیدن وسایل هر روز بیاد کمکم . از جام بلند میشم بوسه ای برای خونه ای که بیست و دو سال میزبانم بوده میفرستم دعایی برای آدم هایی که نمیدونم کی هستن و حتما بعد از ما میان تو این خونه زمزمه میکنم …. الهی آرزو میکنم هر کی قراره بعد از ما تو این خونه زندگی کنه زندگیش لبریز عشق ،سعادت ،سلامتی ،آرامش و امنیت  باشه آمین …. در رو می بندم ، آروم اونقدر آروم که خونه قشنگم نفهمه که من برای همیشه ترکش کردم ….

پی نوشت: یه تمنا دارم ازتون پست قبلیمو بخونین اگه میتونین برای کمک به اون خانواده آبرو دار کمکی کنین خبرم کنید.