از وقتی که به یاد دارم تموم فکر و ذهنش این بود که چطور زندگی کنه که دیگران دلخور نشن یا بهتره بگم چطور زندگی کنه که دیگران تو قضاوتهاشون بهش مارکی نزنن مارک بی معرفتی مارک نادونی مارک بی مهری و … گاهی با خودم فکر میکنم آیا از زندگیش لذتی هم برده یا حتی تو پر لذت ترین لحظه های زندگیش بازم دل نگرون قضاوت دیگران بوده ؟ گاهی براش دلم میسوزه گاهی هم با خودم میگم بیخود دلت میسوزه اون هم عین باقی ادمها حق انتخاب داشته و میتونسته اونی رو انتخاب کنه که توش خوشی بیشتره … و اما تو میتونی از این اتفاق درس بگیری که فقط یک بار میتونی زندگی کنی پس بهترینت رو زندگی کن …