صبح سر صف میگم ازتون یه درخواست دارم و در ازاش یه قول هم بهتون میدم اگه هر روز ظهر حیاط مدرسه رو چک کردم و حتی یک دونه هم آشغال توش نبود قول میدم که فرداش زنگ تفریح ها موسیقی براتون بزارم و البته این تصمیم با تایید مدیر مدرسه گرفته شده . با این درخواست موافقین ؟ بچه ها با شوق میگن بببببببببللللللللهههههه
و ساعت یک ربع به دو وقتی از پنجره ی کلاسم حیاط رو نگاه میکنم یک دونه آشغال هم کف حیاط نیست…. وجودم لبریز از حس قدردانی میشه از دخترکان ١٧/١۶ ساله ام … و باوری که مدتهاست در درونم داره رشد میکنه قدرتمند تر میشه . باور این که تاثیر تشویق و قول و درخواست قابل مقایسه با تنبیه و توهین و حس ارعاب نیست … تو دلم میگم عاشقتونم دخترکان دوست داشتنی من … عاشق شما که بهونه ای زیبا هستین برای رشد آگاهی و پویایی من و در نهایت پویایی و رشد خودتون..