با گریه میگه باورت میشه الان کجا زندگی میکنیم؟ تو زیر زمین خونه یکی از اقوام…
میگم: آخه شما متوجه نشدید طرف کلاه برداره؟ میگه چطوری متوجه شیم؟ یه بنگاه معاملات ملکی بود عین بقیه جاها. با تابلو! البته آگهی رهن خونه رو از توی روزنامه پیدا کردم و با بنگاه تماس گرفتم. ۱۲ میلیون رهن کامل. منم با بدبختی جورش کردم و بعد از عقد قرارداد کلشو دادیم دست بنگاه امانت . خوب بنگاه امین آدماست دیگه. خیر سرم مومنم! گفتم تو ایام فاطمیه اسباب کشی نکنم. فاطمیه که تموم شد رفتم در بنگاه تا کلیدو بگیرم که دیدم در بنگاه بسته است. مغازه های بغلیش گفتن ۳ روزه بسته است گفتم حتما کسیشون مرده. برم دم خونهای که اجاره کردیم شاید طبقه پایینی کلید داشته باشه رسیدم دم خونه قلبم ریخت پایین دیدم پشت پنجره های خونه پرده زدن! زنگ پایینو زدم خانومه گفت: مستاجرهای جدید دیشب اسباب آوردن! که دیگه همونجا زانوهام شل شد و نشستم. نگو اینا یه بنگاه سوری بودن برای یه مدت کوتاه این مغازه رو اجاره کردن بعد خونه ها رو با اجاره بالا و پول پیش کم اجاره میکردن و با رهن کامل در آن واحد به چند نفر اجاره میدادن…. حالا من موندم و ۳ تا بچه که دائم به جونم غر میزنن که تو گفتی ما رو میبری تو یه خونه که اتاق خواب جدا داشته باشه با شوهری که سکوتش بیشتر آزارم میده! تموم تعطیلات تابستونم تو دادسرا و آگاهی گذشت دستمون هم فعلا به هیچ جا بند نیست. تازه صاحبخونه اصلی از دست هر سه نفرمون که این خونه رو اجاره کردیم شکایت کرده. وکیل گرفته که همونی رو هم که تو اون خونه نشسته بلند کنه… حتی برای شناسایی کلاه بردارها هم با ما همکاری نمیکنه! و دوباره میزنه زیر گریه….
سروش
سلام
وب جالب و پر بیننده ای دارید- خیلی خوشحال شدم
به من هم سر بزن
خوشحال میشم اگر راهنماییم کنی
ممنون
الهام
سلام یاسی خوبی؟ اشکان و نگار و رامین و … خوبند؟
والله آدم نمیدونه باید به چی اطمینان کنه!
یاسمن(چند قدم نزدیکتر به خدا)
به آقای بی سرزمین! اولا که من نبودم که هی گفتی خودتون مقصرید! دوما این بنده خدا ها قرارداد بستن. سوما صاحبخونه اصلی یه استاد دانشگاه و دکتره که یه نفر با شناسنامه جعلی و دسته چک جعلی ازش خونه رو اجاره کرده و بعد با تبانی کردن با بنگاه معاملات ملکی که اونم دو ماهه یه مغازه رو اجاره کرده بوده و همدست کلاه بردارهاست خونه رو به سه نفر همزمان رهن کامل دادن اونم ۱۲ میلیون نه ۱۳! بنابراین اگه شما دوست عزیز میرفتی این بنگاه و دنبال یه خونه میگشتی .و اونا این خونه رو معرفی میکردن همسایه ها همه میگفتن صاحب این خونه دکتره و استاد دانشگاه! ضمانا اینها چک رو به امانت گذاشته بودن پیش بنگاه! قرداد هم دارن پیش خودشون اما تموم اطلاعات توش جعلیه!
درسا
سلامراست میگید دیگه آدم نمیدونه به کی باید اعتماد کنه
GSM
لبخند اقاقیست شاید
یا که زمزمه ی مبهم ماه
شاید راز نهان در لطافت بنفشه باشد
شاید شعور درک بهار یا بودن حیات در رگ خشک زمستان
===================================
سلام
خیلی متاسف شدم
ممنون که خبرم کردی
((راستی پسرت خیلی خوشکله))
محمود
وبلاگتون خیلی قشنگه میخواستم بگم اگه موافق باشین تبادل لینک کنیم عنوان وبلاگم تن زخمی زیر بارون دیگه مرحمی نداره منتظرم بهم خبر بدین