جاتون خالی این دو سه روز تعطیلی رو رفتیم شمال نزدیک تله کابین نمک آبرود… و در بهشتی که دو تا فرشته مهربون به نام مامان و بابا توش هستن تجدید انرژی کردیم و برگشتیم… دلم برای همه تون تنگ شده بود برام خیلی جالب بود که انقدر به دوستای مجازی که ندیدمشون یا حتی صداشونو نشنیدم وابسته شده باشم… اینم سوغاتی تون….
داره لوله کشی می کنه تو خونه… آچارش عین آچار اسباب بازی اشکانه.
میگم: ببخشید آقا این آچاری که دستتونه آچار شلاقیه؟
میگه:نه ! آچار گلفیه! میگم: آهان آچار گلفی…
میام بیرون و با خودم فکر میکنم چرا باید اسم این آچار گلفی باشه چه ربطی به گلف داره ؟ یه دفعه دوزاری ام میفته منظورش آچار قفلی بوده!!!! اما به قفل میگفته گلف!
چند سال پیش یه روز تو عید دختر عمه ام همسایه شونو که هم با هم قهر بودن هم خیلی بی ریخت بوده می بینه و می خواد با تبریک عید کدورتها رو از بین ببره میاد خیلی ادبی بگه عیدتون میمون و مبارک! میگه: عیدت مبارک میمون!!!!
پریروز اشکان اومد گفت مامان بوقند میدی؟
گفتم چی گفت: بوقند؟ گفتم چی هست؟ با گریه گفت بده دیگه بوقند همونه که زرد و شیرینه!!! بوقند دیگه!!! خلاصه بعد از کلی سوال و جواب فهمیدم نبات میخواد!!! فکر کرده چون عین قند شیرینه باید اسمش بوقند باشه…
پشت در دستشویی ایستاده بودم تا همکارم بیاد بیرون…زمان نماز بود و داشتن اذان پخش میکردن … همکارم که اومد بیرون هول شدم اشتباهی گفتم قبول باشه!!!!
پارسینا
منم یه بار به معاون شرکتمون که تازه از دستشویی اومده بود بیرون گفتم: خسته نباشید!!!
آشپز مدرن...شادی
اون عیدتون میمون و قبول باشه خیلی خوب بود. آی خندیدیم
رضا
جگرت رو بخورم با این داستانهای بامزت
حدیث
سلام یاسمن بانو
امروز سر حوصله نشستم وبلاگتو خوندم. واقعا بانویی! مطلبت در مورد ماه رمضان وکمکهای انسان دوستانه ت منو به هیجان اورد. راستش رو بگم کمی بهت حسودی کردم. خیلی خوبه که ادم اینقدر دامنه ارتباطا تش وسیع باشه که بتونه از این طریق کمکی باشه برای دیگران.وباید اعتراف کنم من در این مورد خیلی بی بضاعتم!!!چون فوق العاده مردم گریزم. ودر نتیجه غیر از خانواده م هیچکس منو نمیشناسه.(تازه اگر اونا بشناسن!!!؟) .البته تا دلت بخواد دست به غصه خوردنم خوبه. غصه همه ادمهایی که از ابتدایی ترین امکانات زندگی محرومن. البته نه اینکه بی خیال همه چی باشم. در حد توان وبضاعتم گاهی وقتا کارای کوچولویی میکنم ولی نه به عظمت کارای تو. سعی میکنم تلاشم رو بیشتر کنم. خصوصا که دو تا دختر ویه پسر فوقالعاده مهربون وبا احساس دارم که میتونن کمک خوبی برام باشن.
دعا میکنم پایدار و سر بلند باشی وسا لهای سال بتونی به مردم خدمت کنی.
mohi
خوب دوستتون هل نشده بگه قبول حق باشه !
مریم
حدیث
سلام یاسمن بانوی گل!
ممنون بابت تبریک تولد پسرم. نمیدونی امروز چه بلایی سرم اومد. با احساس باور نکرد نی نشستم پشت کامپیوتر و کشمکشی رو که همیشه بین من وذهنم بوده نوشتم@اونم با چه دشواری.(آخه تایپم خیلی افتضاحه. یک ساعت طول میکشه تا یک مطلب کوچولو رو بنویسم). بعد یک دفعه کاپیوتر خاموش شد وهمه زحمتم پرید. اونقدر دلم سوخت که بدون خجالت جلوی دختر گلم زدم زیر گریه. اونم من که به همین راحتی ها گریه نمیکنم. ببین چقدر دلم سوخته.
یاسمن جان هر وقت میام اینجا اول نوشته های تو وویولت رو میخونم. بهم روحیه می دین.
در پناه خدا تندرست وموفق باشی.
یاسمن(چند قدم نزدیکتر به خدا)
ای بابا من یه دفعه چند سال پیش یه کتاب تالیف کردم خودم داشتم تایپ میکردم اونم به سختی اونوقت یه روز که اومدم دیدم ۵۰ صفحه ای که تایپ کردم فایلش پریده بدون این که یه بک آپ ازش بگیرم … کم مونده بود دق کنم…
کورش
درود مرسی خنده تو این دوران بی خندگی رو گونه هامون نشست….
آزاده (هنر دستی)
سلام.
بابا آخریه خیلی جالب بود.
قیافه همکارتون دیدنی بوده.
به روز هستم.
گورخربالدار
آپم
حدیث
سلام یاسمن جان.
روز خوبی داشته باشی.
ساینا
salam
khoshal misham be man sar bezanin
mosafere rahe khoda hastam