زنگ زدم به مهد اشکان بگم اشکان آبله مرغون شده و یک هفته نمیاد مهد. میگه: به سلامتی  مبارکه!!! (انگار گفتم اشکان تولدشه) فقط دقت کن بیرون نبریش که آدم نجس نبینتش! با تعجب میگم: چرا؟ میگه : آخه اگه نگاه آدم نجس به بچه آبله مرغونی بیفته بچه در آینده عقیم میشه!!
نفر بعدی هم تا میشنوه که اشکان آبله مرغون شده  میگه: به مبارکی! فقط یاسمن جون حواست باشه آدم نجس نبینتش! اگه ببینه این تاول هاش بدجور میترکن! جاشون می مونه! سعی میکنم جلوی خنده امو بگیرم میگم: چه جوری سعی کنم؟ میگه: خوب دیگه اگه کسی خونه ات اومد ازش بپرس که نجسه یا نه! تو دلم میگم چطوره یه دوش تو راه پله هامون نصب کنم؟! یا یه فرم درست کنم هر کی اومد خونه مون اول فرم پر کنه بعد اگه لازم بود بره زیر دوش! دیشب به مامانم میگم چقدر مردم ما خرافاتین! من هر چقدر تو این دیگوله ام! دنبال رابطه نجس بودن یه غریبه تو خیابون و نگاهش به اشکان آبله مرغونی! با عقیم شدن بچه ام در آینده میگردم هیچی به فکرم نمیرسه!!!

به هر حال اگه کسی دوست داره در شادی آبله مرغون با ما سهیم باشه یا اگه دوست داره نسلش منقرض شه!! حاضریم بیاد خونه مون مریض شه!

*سایه عزیزم با اون قلب مهربونش و اون نگاه مهربون ترش اومد خونه مون و یه مقدار سیسمونی که در نهایت سلیقه خریده شده بود برای یه روح در حال تولد و یه جعبه شکلات خوشمزه هم برا خودم آورد. ممنونم عزیزم.
*متشکرم از آقای جبلی برای هدیه ۷۰۰ کیلو برنج و هفتاد عدد روغن مایع به بی بضاعتهامون.
*ممنونم از آقای ثمره برای تخصیص مبلغی برای کمک به شیمی درمانی کودکی سرطانی.
*ممنونم از  دکتر کامران عزیز برای کمک مالی به دختری سرطانی.
*متشکرم از ایده قشنگم و فریبا عطایی عزیز  برای کمک مالی به خانواده دنیا.
*ممنونم از فرشیدملکان عزیز  و رضا قیدی نازنین برای کمک مالی جهت خرید عید خانواده های بی بضاعت.
*ممنون از دوست مهربونم نگار برای کمک به خانواده ای نیازمند.
*متشکرم از علیشاه صمدی برای ارسال بسته غذایی برای خانواده های نیازمندمون.
*متشکرم از زهرا ثمره عزیزم برای کمک مالی و هدیه بن به خانواده ای نیازمند.
ضمنا باز هم ممنون از آقای ابراهیم امیدی. آقای امیدی با لطف شما خانواده (ر) امسال صاحب ماشین شدن و بی نهایت شادن.

اینم اشکان کوچولوی من

اشکان و آبله مرغون.

بچه خودشم از تعجب شاخ در آورده!

بچه خودشم از تعجب شاخ در آورده!