بالای هزار چم تو جاده چالوس یه پرادوی سفید از روی خط ممتد از ما و سه تا ماشین دیگه سبقت میگیره. من میگم: عجب دیوانه ای با این دید کم اگه یکی از روبروش بیاد چی؟ خواهرم گلناز میگه: مگه پلیس اینجاها نیست؟ رامین میگه: چرا دو تا پیچ بالاترن.
و دو تا پیچ بالاتر پلیس جلوی ما رو میگیره! رامین میگه: باور کن این ما رو با پرادویی که سبقت گرفت اشتباه گرفته.
میره پایین و منم پشت سرش میرم. حدسش درسته ما رو جای پرادو گرفتن. پلیسه وقتی میبینه ما محکم و قاطع میگیم ما رو با پرادو اشتباه گرفتی به من میگه شما برو تو ماشین و به رامین که به جای گواهینامه عکس گواهینامه همراهشه میگه باید اصلش همراهت باشه و بعد ادامه میده خوب آقای … عیدتون مبارک. رامین میگه: عید شما هم مبارک. بعد پلیسه نگاهی به پلیس بغل دستیش میکنه و میگه: آقای … میخواد بهمون عیدی بده! بعد رو به رامین میگه: بیا بشین تو ماشین! که ماشینهای دیگه نبینن!!!
رامین که میاد تو ماشین و جریانو تعریف میکنه با خنده میگم سرگردنه که میگن اینجاست ها! سبقتو کس دیگه گرفت سید هم که کس دیگه است عیدی رو ما دادیم!
به مناسبت عید غدیر و نداشتن اصل گواهینامه! و با عبور از چند تا تونل! رامین درجه سیدی رو از پلیس راه کشور گرفت!
*این خانوم سرطانی برای دومین آمپولش ( که ماهی یه بار باید بزنه) به دو میلیونو نهصد هزار تومن پول احتیاج داره!
*ممنونم از دوست مهربونم مامان یاسی ناز که از آلمان پول فرستاده برای تهیه لباس گرم و خرید پارچه و چرخ خیاطی برای دانش آموزی نیازمند که رشته اش خیاطی و پدر هم بالای سرشون نیست.
*متشکرم از برادر خوبم آقای جبلی برای هدیه ۳۰۰ کیلو برنج به خانواده های نیازمندمون.
*ممنونم از دوست خوبم هرمیک و دوست خوب دیگرم آی تک عزیز برای هدیه یه عالمه لباس گرم و تمیز به خانواده های نیازمندمون.
*سونیای مهربون یه جارو برقی یه فر برقی یه پلوپز عالی و یه سرویس چاقوی خوب برای عروسمون فرستاد. مرسی عزیزم.
*یلدای خوبم و صفورای عزیز مبلغی که برای خانواده های نیازمند ریختید به دستم رسید ممنون.
* متشکرم از مردی از مترو و پریا و نیلوفر و کامیار و محمد رضا که نتیجه قرار وبلاگی شون شد کمک به خانواده های نیازمند ما. دست همه تون بابت پول درد نکنه. (بازم از این قرار وبلاگی ها بزارید!)
*ممنونم از ماه مون عزیزم برای هدیه لباس گرم و پول به دانش آموزی نیازمند.
*مریم قشنگم مبلغی که برای خانواده ای نیازمند به حسابم ریختی به دستم رسید ممنونم.
**یلدای عزیزم متاسفانه من هیچ جوری نمیتونم برم تو مسنجر که برات آدرس ایمیل کنم یه شماره موبایلی بزار اگه اس ام اس ها کار میکرد! برات اس ام اس کنم! یا یه شماره ثابت بزار بهت زنگ بزنم.
***شب یلدا نزدیکه… من پست مربوط به یلدا رو خواهم نوشت اما بد نیست شما این پست و این پست و این پست رو هم بخونید.
****اینجا امروز (دو شنبه) به نفع بچه های معلول فروش انواع اغذیه و ترشی و مربا و … هست احتمالا منم غروب یه سر برم اگه دوست داشتید برید . (امروز آخرین روزه) سمنوهاش حرف نداره.
شهرک غرب – خیابان هرمزان جنوبی -موسسه خیریه رعد از ساعت ۱۰ و نیم صبح تا ۹ و نیم شب
یلدا
تبریک میگم! شیرینیش کو؟
پانتی
ای ول! این روزا که همه دارن از سید بودن فرار میکن، شما تازه به جرگهء سادات پیوستین؟ خوب مبارکه…
ولی واقعا سر گردنه بودااااا. یعنی چی که یکی دیگه خلاف کرده، بعد شما باید عیدی بدین؟ ببین به بهونهء عید، چه جوری مردمو تلکه میکنن؟ حالا اگه عید نبود، چه بهانه ای واسه رشوه گیر میاورد؟ واقعناااااااااا
فروردینی
سلام.یکی از دوستام که حدود ۲۵ سالشه .دیروز با یه تریلی تصادف کرده الان تو کما در آی سی یو بستری هست .از شما خواهش میکنم این مطلب رو بذارید تو وبلاگتون و از خواننده هاتون میخوام اونایی که به دعا اعتقاد دارن براش دعا کنن.اونایی هم که به فرستادن انرژی معتقدند براش انرژی مثبت بفرستن. ممنون
هما
او ه ه ه ه من شرمنده خانوم !!
ماشالا شما سر آمد همه وبلاگ نویسان هستید!!
تبریکات من را به خودتان و همسرتان پذیرا باشید…
خوشحال از آشنایی شما!!
چه بچه های نازی….
من پیرزن نیستم ولی اینو میگم:خدا حفظشون کنه!!
راستی اگر تمایل داشتید به پست دینای من هم نظر بدید لطفا.
اگر باعث زحمت نشود.
افسانه
سلام یاسمن مهربونم
احساس های ناب خلوت نشینی و تفکر در ذات الهی و غرق شدن در زوایای وجودیت همیشه بی نظیره ممنونم از لطفت عزیزم .میگم اگه یه زمانی ساعتش کمی جابجا بشه عیب نداره؟
منم از صحبت با تو شادمانی پیدا کردم
علیرضا(مردی از مترو)
سلام
الان میگن سمنو های اونجا حرف نداره!میذاشتین فردا میگفتین
من میمیرم برای سمنو
اگر زودتر میدونستم میرفتم
شب یلدا!!!
محسن غلامی
حسین
سلام خوبی؟
من فکر نمیکنم که این اسمش عیدی باشه
اسم این رشوهست
یاسمن (چند قدم نزدیکتر به خدا)
به حسین: نظر منم همینه! احتمالا اونا خودشونم میدونن!
شیوا
یاسمن عزیزم به اتون بخاطر این همه خوب بودن تبریک می گم …خیلی از آشنایی با شما خوش حال شدم موفق باشید
سحر مامی تندیس
خوبی یاسی جون.
خب مبارک باشه.پس اقا رامین هم به جرگه سیدها پیوست.
اشکال نداره.صدقه سر خودتو شوهر و بچه ات.
کوفتشون بشه.
خودت خوبی.
کلی ظرف و لباس تندیس دارم.فقط نمی دونم چه جوری به دستت برسونمشون.
بوس بوس.بای
راستی در مورد انرژی چی شد.میشه ماهم دریافت کنیم.خیلی دلم میخواد امتحانش کنم.ببینم چه جوریاست.
پگاه
افسانه
سلام. دعام کن عزیزم.ببخشید که ناراحتت کردم امروز
...
هنوز به جای نکار کامنت میذاری؟
عمو اروند
مبارک است انشاءالله!
اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی
بر آورند غلامان او درخت از بیخ.
حسین
دوباره سلام
به دلیل شغلی که دارم در یک بازه زمانی با این (نمیدونم اسمشون و چی بزارم) برخورد داشتم و این چنین برخوردهای رو به عینه دیدم .
واقعا برای جامع خودمون متاسفم
صادق
سلام
میدونی یکی قسم میخورد که یکروز وسط شهر پلیس جلوش را گرفته و طرف هم کلا ۵ تومن بیشتر تو جیبش نبوده تا نبردتش تو کانتینرشون و نگشتتش ولش نکرده
سس
شما هم مگه پرادو داشتین که قاطی کرده بودن؟؟؟
یاسمن (چند قدم نزدیکتر به خدا)
به سس: نه ما یه ماشین داریم شبیه پرادو اگه لازمه بگم چیه.
یاسمن (چند قدم نزدیکتر به خدا)
به …. منظورتو نفهمیدم.
نقاش دلها
به به عجب عیدی
فاطمه
من میدونم ماشینتون سانتافه است
افسانه
عزیزم یه چیز عجیب
پیشی کاملا مرده بود به گفته تو گذاشتمش دم در البته یه زمین خالی نزدیک خونست اونجا کنار دیوار روی یک پارچه گذاشتمش ۲ ساعت بعد پارچه بود و هرچی تمام اون دور وبر گشتم پیشی نبود. صبح هم همه جا رو گشتم نبود. یعنی زنده شده؟ دیشب بدجوری سرد بود و بارانی یعنی چی شده اگه زندست با اون ضعفش؟ خدایا کمک کن. دلم میسوزه یاسمن جون. موندم دعا کنم زنده باشه یا بگم کاش میمرد تا اینهمه سختی نکشه . گرچه به قول تو مرگ و زندگی دست خداست. توکل به خودش…
haneel
salam yasaman khanum
man 11:30shab va 12zohr ra moshakhas mikonam
pishapish mamnunam
rasti manam az kar amuzhaye raad hastam
میثم
شعر از خودم :
به دستت نرسید؟
عشق تو را به موجها فرستادم به دستت نرسید ؟
به بادهای کوچه بسیار شرح دادم به دستت نرسید ؟
خواستم که نامه بنویسم و بفرستم به نزد تو
گفته بودم بی تو نا شادم به دستت نرسید ؟
هزار بار میمیرم و زنده می شوم بی حال و توان
نسخه این حال و احوالم به دستت نرسید؟
اخر کمی دقت بکن اخر کمی همت گمار
بی تو شکست بالم.بالم به دستت نرسید؟
شبها من به یاد تو بسیار کم لا لا می کنم
هی میکنم دعایت.دعایم به دستت نرسید ؟
به کوچکترین چیزها و به کمترین نازها
اشاره کردم به تو . اشارتم به دستت نرسید ؟
به زیر بهمن عشق رفتم و نیست و نابود شدم
در بگشای و ببین ایا جنازه ام به دستت نرسید ؟
وبلاگتون عالی بود اگه تونستین به منم سر بزنید
جودی
سلام، ما بیشتر این خیریه رو با هدف کمک به مصدومین و حادثه دیده ها(آتش سوزی، زلزله، تصادف، ..) راه انداختیم، چنان که آدم سالم برای یک عمر معلول نشه..
ولی اگر هر موردی دارید معرفی کنید، بررسی میکنیم..
ما در حال راه اندازی وب سایتمون هستیم ولی این آدرس فرومی هست که فعلا هماهنگی ها رو توش انجام میدیم.. میتونید موارد رو به من بگید اونجا منعکس کنم یا می تونید خودتون همونجا منعکس کنید..
http://charity.mihanbb.com/index.php
موفق باشید
یاسمن (چند قدم نزدیکتر به خدا)
افسانه جون داستان طوطی و بازرگان یادته؟ شاید باید برمیگشته به طبیعت
سوده
سلام دوست عزیز.
من وبلاگ شما رو خیلی دوست دارم .
از کارهای خیرانه شما هم خوشم میاد …چون خودم هم اگه محتاجی ببینم در حد توانم کمکش میکنم.
خوشحال میشم به من هم سر بزنید.
یه خواهش..میتونم لینکتون کنم ؟
موفق باشید.
سوده
آدرس وبلاگم
http://cherknevic.blogsky.com/
افسانه
آره عزیزم شاید باید میرفت به طبیعت.بهترم
امير
سلام
اینا متاسفانه واقعیت های زندگی اینجاست. من که تعجب نکردم چون خودم به خاطر کارم هرروز میبینم اونم وسط شهر نه تو جاده و گردنه
الهام
همیشه رفتن رسیدن نیست،
اما برای رسیدن چاره ای جز رفتن نیست.
در بن بست همیشه راه آسمان باز است،
پرواز را باید آموخت!
وبلاگ زیبایی دارید…
آمد
بی اسم
و کاش باران بگیرد بر این زندگی تا بشویم دلتنگی های خویش.
همدم
از اشنایی با وب شما خیلی خوشحالم حتما بازم پیشتون میام شاید توفیق داشتم توی برنامه های خوبتون شرکت کنم
همدم
با اجازه لینکتون میکنم
رويا
سلام از قول من به شوهرتون تبریک بگین …..
اه اه حالم از این ارگان که رو به کثیفی گذاشته به هم می خوره . متاسفم
دکترها کلاش و تاجر شدن
پلیس برهم زننده ی امنیت و آرامش مردم
و ….
گر مسلمانی از این است که حافظ دارد
وای اگر در پی امروز بود فردایی !!!
مریم
یاسمن جون
خصوصی داری
امیر
سلام
در خدمتیم هر امری دارید
مارال
سلام یاسمن عزیزم شما برای بچه های سوخته درمدرسه درود شیراز کاری خداپسندانه نمیخواهذ انجام دهید که حاصل سوختن آنها قیافه ای که با دیدن عکسهایشان دل هر انسانی بددرد می آید البته همه بچه نیاز کمک مالی ندارند ولی ۲ تا خانواده که هردوتا هم دختر میباشند بشدت نیازمند کمک مالی و همچنین پزشک حاذق پوست اگر میتوانیدحداقل با این وبلاگ که ناظران زیادی هم دارد میتوانید یک گوشه از این غم را گرفته تا فشار مادی و معنوی باعث نشه ۲ دختر ایرانی در سن جوانی دست بخودکشی یزنند نها قیافه دودختر که شیبه ……
عکسهایشان در اینترنت و روزنامه هست وآدرس منزلشان ……
یاسمن (چند قدم نزدیکتر به خدا)
والله من قبلا تو وبلاگم گذاشتم لینکشو و در موردشم نوشتم.
فاطمه
سلام معلم نازنینم…
میدونم هر سال شب یلدایی میبرین برا یه سری عزیزان…امسال منم میخوای یه کوچولو هدیه ای ناقابل بدم بهشون…
به نظر چی بدم خوبه؟؟
نقدی باشه؟آجیل و هندونه و مرغ و گوشت شب یلدایی باشه؟
لباس؟
لوازم تحریر؟
چی باشه خوبه؟؟
شاگرد همیشه دوستدار شما …
فاطمه
میخوام خودم برات بیارم که ببینمت از نزدیک…بعد از ۵ سال…
زرتشت
سلام. عین همین اتفاقی که واسه رامین افتاد واسه من هم تقریبا ۶ سال پیش در جاده ی شیراز-فیروز باد افتاد, ولی من خوشبختانه درجه ی سیدی نگرفتم, فقط پول خوبی دادم
پسرک تنها
…
یاسمن (چند قدم نزدیکتر به خدا)
فاطمه عزیز برای اومدن به وبلاگت کلمه عبور میخواد که نداشتم خوشحال میشم منم ببینمت عزیزم. بعدم فکر کنم نقدی باشه بهتره میزاریم رو پولهایی که قراره خرید کنیم.
سایه
اون پولی که پلیس از شما گرفت و شما پرداختید رشوه بود نه عیدی. فکر نمیکنم تعریف کردن این که ازتون رشوه خواستن و شما پرداختین خیلی جالب باشه