میگه: راستی خانوم شما داستان این خمیر حضرت فاطمه رو شنیدید؟
میگم: نه!
 میگه: یه خانومی بوده که سرطان سینه داشته یه شب خواب میبینه که حضرت فاطمه بهش میگه برو امام رضا تا شفا بگیری اون خانوم هر چی به شوهرش میگه که منو ببر مشهد شوهره قبول نمیکنه  و بلاخره اون خانوم با خانواده خودش میره مشهد. اونجا تو حرم خوابش میبره و دو روز خواب بوده!!!! بعد خواب میبینه که حضرت فاطمه اومده بالای سرش دو تا خمیر گذاشته زیر سینه اش و بهش گفته تو شفا گرفتی این خمیرها هم حاجت میدن!  که از خواب بیدار میشه میبنه واقعا دو تا خمیر هست و…. بعد ادامه میده… حالا من یه دونه از اون خمیرها رو دارم! برای حاجت گرفتنش باید اونی که میخواد حاجت بگیره یه سه شنبه بیاد خونه مون (یا خونه کسی که خمیر رو داره!) یه قاشق شکر و یه قاشق چایی بیاره و یه قران و یه مهر و تسبیح و یه جانماز! بعد اون خمیر رو باید بندازن تو قابلمه  ای که توش آبه و شکر و چای رو بریزن تو آب و در قابلمه رو ببندند و روش جانماز و چادر و مهر و تسبیح و قران رو بزارن و به خمیر دعای نور و زیارت عاشورا بخونن! یک هفته بعد در قابلمه رو باز کنن خمیر دو تا شده و روش هم اسم حضرت علی و محمد و … نوشته و هر خمیر ۵ بار یعنی ۵ هفته حاجت میده!!!

 تموم مدتی که داره توضیح میده دارم فکر میکنم که داستان چی میتونه باشه. حالا حاجت دادنه یه طرف اون بچه کردن خمیر یه طرف! یه دفعه دوزاریم میفته! اون خمیر یه نوع  قارچه که با قرار دادنش تو آب و شکر محیط برای تکثیرش مهیا میشه و خوب شاید بشه لابلای چروکهای روی اون قارچ هم به زور اسمی  رو پیدا کرد! خرافات انگار تنیده شده تو رگ و پی این مردم . دلم میخواد بگم عزیزم تو اگه رو  اون قابلمه دو تا کتاب داستان بزاری و به جای دعا هم براش لالایی بخونی بازم اون خمیر حضرت فاطمه ات بچه میکنه. اگرم به جای  اعتقادی که به یه قارچ داری  اعتقاد رو به هوشمندی کائنات داشته باشی بازم به  خواسته ات میرسی!  

لازمه از دوستان زیر که در تهیه مواد غذایی شامل مرغ، ماهی قزل آلا، برنج، گوشت و انار  برای سی خانواده نیازمند ما رو یاری کردند همینجا تشکر کنم:
آقای فتاح جبلی (سیصد کیلو برنج عالی) و  علیرضا (مردی از مترو) و دوستان خوبش یه گوسفند تپل مپل و کمکهای نقدی : لیلای عزیز، پریدخت، رضاهزارخانی و مریم مهربون ، پیمان پازند و رویای عزیز ، مریم انوری ، خانم کدخدا زاده، ندا بنی آدم ، هاله و هدی عزیزم ، نیوشا خبازیان، علی خالقی،  علیرضا مردی از مترو، شاگرد قدیمی ام فاطمه عزیز، مهیارصادقی نیا ، لیلی گلم ، فرشید ملکان، علیشاه صمدی و طناز عزیز، کیوان اولیایی، الهام معمار عزیز، شهریار دوایی، محمد کشکولی، مهدی عظیمی،آقای کماری، فریبا ثابتی، سیما فهیم ، نرگس مدنی، همکاران خوبم خانم کیخایی، حسینی ، جمشیدی  و خواهرها و شوهرخواهرهای مهربونم گلناز و محمد ،مریم و شهرام و داداش گلم علیرضا که تو جمع آوری پول ها هم خیلی کمک کرد. برای همه شما فرشته های مهربون  قشنگ ترین روزها رو همراه با عشق سلامتی شادی و ثروت آرزو میکنم.
 
* ممنون از ایده نازنین برای کمک به خانم سرطانی.
 *ممنون از سیما فهیم عزیز و یلدای مهربون برای هدیه لباس گرم ، و الهه عزیز برای هدیه فرش به خانواده های نیازمندمون. *این خانواده ۴ نفره تلویزیون ندارن.
**این نی نی تو راهه اما هنوز براش سیسمونی تهیه نشده.
**این عروس داماد سه ساله عقد کردن اما پول ندارن برن یه جا رو رهن کنن برن سر خونه زندگی شون.