سلام به همگی

نقاشی خونه تقریبا تموم شد و وای که چقدر کار در انتظارمه!!! چقدر این نقاش آدم منصف و خوبی بود. یادتونه چند هفته پیش آرزو می کردم که یه نقاش خوب و منصف گیرم بیاد؟ میدونید که آرزوهامون رو اگه بنویسیم و به دست طبیعت بسپریم همه چیز یه جوری جور میشه و یه دفعه میبینی اه به آرزویت رسیدی .البته میدونید که طبیعت هوشیاره و میدونه که چی به نفع  ماست و چی نیست برای همینه که گاهی اوقات به خواسته هامون نمیرسیم ممکنه اولش فکر کنیم که چرا اون چچیزی گه می خواستیم نشده ولی چند ماه بعد یا چند سال بعد خدا رو هم شکر می کنیم که اونی که می خواستیم نشده… خلاصه این که این آقای نقاش یه آدم خاصی بود یه جوری یه نگاه مهربون داشت و هر چی خورده فرمایش هم داشتیم با یه حالت خاصی می گفت چشم اصلا مهم نیست… من وقتی می گم خدا فرشته هایش رو در نقشهای مختلف میفرسته تا به ما کمک کنن شما باور نمی کنید و فکر می کنید که من خیالاتی شدم یا دارم رویایی فکر می کنم… این مرد فرشته ای بود تو این روزهای سخت و پر از کار که با کلام آرومش و نگاه مهربونش به آدم یاد می داد که نباید زندگی رو سخت گرفت …