خدا ی مهربونم سلام

از این که این فرشته زیبا  مهربون رو به ما هدیه دادی ازت ممنونم… وقتی در آغوش می گیرمش احساس می کنم که تو رو در آغوش گرفتم…. چرا که به خاطر پاکی و معصومیتش بوی بهشت میده… نگاهش اونقدر مهربونه که انگار از دریچه چشمای تو داره نگاهم می کنه … و وقتی با انگشتای کوچولو و کشیده اش انگشتم رو میگیره حس میکنم  با تمام کوچیکیش  قدرت فوق العاده ای داره که ناشی از ارتباط نزدیک با توست… وقتی نیمه شب با صدای گریه اش از خواب بیدار میشم انگار ماههاست که ندیدمش اونقدر دلم براش تنگ شده که اصلا از این که از خواب بیدارم کرده ناراحت نمیشم و با عشق بغلش میکنم .. میبوسمش و عطر دلنشین بودنش رو تا اعماق وجودم فرو میدم و از گرمی حضورش در کنارم نشئه میشم… نمیدونم چطور میتونم ازت تشکر کنم… امیدوارم که بتونم تو رو اونجور که هستی …خوب و مهربون و بزرگ… دوستداشتنی و بخشنده… به همه اونایی که فکر می کنن که باید از خدا ترسید بشناسونم… دوستت دارم… یاسمن