کار آموزی پس از یک مراسم طولانی و خسته کننده دعای صبحگاهی در صومعه از پدر روحانی پرسید: آیا همه این نیایشهایی که به ما یاد می دهید خدا را به ما نزدیک می کند؟ پدر گفت با سوال دیگری جواب سوالت را می دهم. آیا همه نیایشهایی که انجام میدهی باعث می شود که خورشید فردا طلوع کند؟
_ البته که نه ! خورشید طبق یک قانون کیهانی طلوع می کند.
_ جوابت را گرفتی ! خدا به ما نزدیک است چه دعا بخوانیم چه نخوانیم.
شاگرد عصبانی شد و گفت: یعنی می گویید تمام این دعا ها بی فایده است؟
_ نه! اگر صبح زود از خواب بیدار نشوی طلوع خورشید را نمی بینی . اگر دعا نکنی با این که خدا همواره نزدیک است اما هرگز متوجه حضورش نمیشوی….
تنهاترین ها
سلام … نماز روزه تون قبول …. امیدوارم حال کوچولوتون هم خوب باشه …. واقعا که همینطوره …. ای ول …. شاد باشی … یا علی
نوید
سلام یاسمن جان … مرسی که سر زدی .. این حرفا چیه ما مخلصیم.دوباره سر بزن . منتظرم
من خودم و مسعود
متن جالبی بود (:
محسن
سلام …. چه دوست داشتنی نوشتی…..منتظریم
عسل
سلام یاسمن خانوم…مرسی از اینکه به وبلاگ من سر زدی ….شما هم وبلاگ خیلی خوب و قشنگی دارین..نوشته هاتون هم خیلی جالبه….موفق باشی
دیوانه عاشق
سلام. قشنگ می نویسی. راستش این دفعه اولم بود که وبلاگت رو دیدم. من یک کامنت به آقایی به نام نوید دادم که نفهمیده بودم چی نوشته. خلاصه یه مقدار گیج شدم چون تا حالا وبلاگت رو ندیده بودم.
تاریخشم ۳ آبان ۸۳ ساعت ۳:۳۴ .موفق باشی.
ماندانا
سلام وممنون از حضور گرمتون در وبلاگ خاک گرفته ی ماندانا نگاه… نوشته هاتون به دل می شینه ..موفق باشید..بدرود
روح خبیث
سلام….چند تا از پست هاتون رو خوندم …زرف می نویسید مرا به تامل واداشت …بعدا همه رو روی آف میخونم ….ضمنا پاسخ شما در وبم تقدیم حضورتون……..بازهم میام …یاهو
فرا
این دو داستان اخیرتون خیلی جالب بودن …