وای خدای بزرگ ازت ممنونم. به خاطر تموم بزرگی و عظمتی که داری. من نمیدونم چطوری میشه بچه دار شد و زیبایی و عظمت تو رو در نگاه اون نوزاد ندید… وقتی به این موجود کوچولو که هدیه تو نازنین مهربون به من بنده ناچیزه نگاه می کنم از اینهمه لطف و بزرگی تو بغضم می گیره… انگار تموم زیباییهایی که تو آفریدی تو صورتشه… یه دنیا معصومیت تو نگاهشه. وقتی بغض میکنه قلبم می لرزه. میگم خدایا یعنی من لیاقت این هدیه ای رو که بهم دادی دارم؟ یعنی میتونم اونجور که وظیفه ام هست و به خاطرش پا به این دنیا گذاشتم تربیتش کنم ؟ هدایتش کنم به اون راهی که باید؟ ۱۹ روز دیگه مرخصیم تموم میشه و باید برم سر کار. همش فکر می کنم چطوری دوریش رو تحمل کنم؟ خدای خوبم باور کن وقتی در آغوش میگیرمش انگار تو رو در آغوش گرفتم. لبریز آرامش میشم. وقتی باهاش حرف میزنم و می خنده حس میکنم هیچ هدیه ای تو دنیا نمی تونه انقدر شادم کنه. وقتی خوابه دلم براش تنگ میشه… رامین می گه به خاطر این هدیه ارزنده اگه تا آخر عمر هم شکرش کنیم بازم کمه… من میدونم که تو اونقدر خوب و بزرگواری که حتما یه جوری برنامه ریزی می کنی که به اشکان در زمانی که من سر کارم سخت نگذره. وقتی کارها رو دست تو می سپرم بهتر از اون میشه که خودم به زور ازت یه چیز بخوام. پس لطفا” همین مدرسه دم خونه بیفتم با یه برنامه خوب. قبلا ازت به خاطر این لطفت متشکرم. قول میدم جبران کنم…
ماماگوجه سبز
سلام .یاسمن عزیز من هم به این مشکل تو گرفتارم . بین انتخاب کار و وظیفه فعلی خودم در قبال آریاکوچولو سخت درگیر شدم ونمیدونم کدوم رو باید انتخاب کنم ،خیلی سخته نمیدونم بعنوان مادر کدوم راه صحیح است . الان حدودا ۲هفته هست که از محل کارم مدام زنگ میزنند وخواهان برگشت من به کارم هستند ولی من از جواب دادن فرارمیکنم چون نمیدونم چه کنم .
فاطمه
یاسی جونم اگه همون مدرسه قبلی نری(سروش و میگم)همه بچه ها ناراحت میشن……همه شون دلشون تنگه برات
رفـــــــــــــــــــــــــــوزه
وبلاگ خوبی دارین
موق باشید
من خودم و مسعود
امیدوارم همون بشه که میخای
یاس خانم
خسته نباشی مهربون
بیا تو نظرات دعوت نامم رو بخون
پسرک تنها
سلام عزیز ……اشکان کوچولو رو از طرف من ببوسش ….امیدوارم وقتی بزرگ شد قدر پدر و مادرش رو بدونه …سربلند و پیروز باشی ….یا حق
کسی که مثل هیچکس نیست
کودکان به ملکوت خدا نزدیک ترند . کودکان سرشار از زیبایی معصومیت و پاکی هستند . کودکان میوه ای رسته از شاخ پربار حیاتند و ادامه زندگی ما . با کودک زیبایت زندگی زیباتری داشته باشی و با یاری خدا قدم های او را در این جهان وانفسا محکم تر کنی و هرگز الطاف خدا را نادیده نگیری . امیدوارم در راه معنویت خدا یاریت کند .
همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس
که دراز است ره مقصد و من نوسفرم
من میخوام همیشه عاشق بمونم (فرامرز)
سلام ..فقط میتونم بگم احساست خیلی پاک بود…درست میشه کارت ..امیدوارم چیزی رو ببینی که میخوای
ناشناس
سلام گفته بودی آپ دیت شدم خبر کنم اینهم خبر
مریم
یاسمن عزیزم سلام…بعد از مدتها بالاخره تونستم وبلاگتو باز کنم..نمیدونم چرا باز نمیشد…از خوندن درد دلت با خدا یه جورایی دلم پر از یه حس خوب و ناب شد..به خاطر انتقال این حس ازت ممنونم…مواظب خودت و گل پسر نازت باش..حق پناهتون.
یاسمین
بچه های هدیه خدامدن هستندو هدیه ای خیلی خیلی زیبا.خوش به حالتون که صاحب یکیشون هستید.امیدوارم همون مدرسه که میخوای منتقل شی.
ایمان
سلام…اولا خیلی خیلی قشنگ مینویسی …دوم اینکه چرا به من لینک ندادی اون وقت میخوای آپ کنم