میگه : فکر این کار از موقعی تو ذهنشون جرقه زد که دیدن همسایه شون همچین کلکی به کمیته امداد زده !  این که  از هم جدا شن و  بعد خانومه بره از کمیته امداد یه وام ده میلیونی بابت بی سرپرست بودنش بگیره و بعد یه صیغه محرمیت بخونن و دوباره با هم زندگی کنن و با این وام هم گره از مشکلاتشون باز کنن. آخه خانومه خیلی سختی کشیده بود. مدتها بدبختی کشید تا تونست شوهر معتادشو ترک بده و بعدم یه ماشین قسطی خریدن که مرده روش کار کنه اما  وقتی بیمه اش تموم شد چون پول نداشتن بیمه شو تمدید کنن کار مسافرکشی هم تعطیل شد!  و خانومه حتی پول نداشت هزینه شهریه دانشگاهشو بده…
 اما ظاهرا ترفند همسایه، در ذهن مرد به صورت دیگه ای جرقه زده بود! چرا که بعد از این که خانوم همه جی شو بخشید و صیغه طلاق جاری شد وقتی اومدن از در بیرون شوهر برگشت به زنش گفت: سه ماه فرصت داری که  یه خونه پیدا کنی و از این خونه بری! چون من خیال دارم با کس دیگه ای ازدواج کنم! حتی لباسهاتم که من خریدم اجازه نداری ببری!
و حالا اون زن که با خودش فکر میکرد میتونه با طلاق گرفتن یه گره ای از زندگی باز کنه حیرون و سرگردون مونده که تا دو ماه و نیم دیگه کجا بره و چه خاکی به سرش کنه…
چقدر میتونه نگاه زن و مردی که دارن زیر یک سقف زندگی میکنن ، نسبت به یک اتفاق متفاوت باشه! 
*این پسر ۱۷ ساله که مادر و پدرش از هم جدا شدن و پدرش معتاده و مادرشم شرایط مالی خوبی نداره ویلونه و شبها تو مسجد میخوابه. شاید بشه براش یه پولی جمع کرد که اتاقکی اجاره کنه، یا یه کارکه بتونه شکشو سیر کنه….
*این دانشجوی نیازمند  اگه شهریه دانشگاهشو نریزه نمیتونه امتحانات پایان ترم رو بده.
** ممنونم از مژده گلم برای هدیه مبلغی پول برای خانومی که سرطان داشتند.