یه روزی  مرتضی برام کامنت گذاشت که بیا یه صندوق قرض الحسنه درست کنیم و من براش نوشتم که صندوق قرض الحسنه دردسر داره و من واقعا دیگه فرصت این که بخوام  دنبال قسط  گرفتن بدوم  رو ندارم ضمن این که نه من و نه تو هیچکدوم آدمی نیستیم که بریم کسی رو که بدهیشو نداده تحت فشار بزاریم و خلاصه اون داستان بهم خورد . اما مرتضی در چند نوبت چهار میلیون تومن ریخت به حساب من و منم همون کاری که گفته بودم نه! رو انجام دادم. یعنی کردمش یه صندوق قرض الحسنه و انصافا که این صندوق چقدر گره گشا بود. از کمک به پول پیش خونه تا خرید چرخ خیاطی و شهریه دانشگاه و شهریه مدرسه و خرید کامپیوتر و پول وکیل و شهریه مدرسه و  تا چیزهای دیگه گرفته خلاصه کلی گره گشا بود و تقریبا بیشترافراد قسطشونو سر موقع میدن. این صندوق نه دفترچه ای داشت و نه تضمینی .  فقط پرداخت پول بود به کسایی که می دونستم گره دارن و گوشه دفترم مینوشتم. حتی یادمه یه مورد کمک اینترنتی داشتم که فقط ازش یه شماره تلفن گرفتم همین و اتفاقا خیلی موقع بدهی شو داد.

حالا میفهمم که ایده مرتضی عالی بود. این کار باعث میشد که پول بچرخه و به آدمهای مختلفی کمک شه ضمن این که گداپروری هم نبود. یه قرض بود که طرف باید حتما پرداخت میکرد. الان تمام پول دست این و اونه. خوب مشکلات بیشتر شده، تورم هم هست و مسلما این پول کفاف اینو نمیده که گره از کار همه باز کنه. این روزها مجبورم به خیلی هایی نه بگم که خودم از نه گفتنم شرمنده میشم. انگار من باعث و بانی مشکلات مالیشون هستم!
این شده که با اصرار خیلی از بچه های نت تصمیم گرفتم این فراخوان رو بزارم. هر کس دوست داره میتونه به این صندوق کمک کنه. هر چقدر حتی هزار تومن. مهم اینه که کمک کنه. فقط اگه هر کسی هر مبلغی به حسابم میریزه حتما حتما برام کامنت بزاره که بدونم پول مربوط به صندوقه…

ممنونم از آناهیتای گلم برای هدیه مبلغی پول جهت پول پیش منزل خانواده ای در بندرگز .
متشکرم از مریم ترکمن عزیز برای هدیه یه بوفه برای یه عروس .

*این خانواده همچنان دارن این زمستان رو بدون آبگرمکن سر میکنند.
*این آقا که متالوژی خونده اما مسلط به مکانیک و الکترونیک ماشین و  دستگاههای عیب یاب هست به  دنبال کار میگرده.

پی نوشت برای صادق و بقیه دوستان: شماره حساب و شماره کارتم سمت راست بالای سایت نوشته شده.